ملا علی کنی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Shobhe (بحث | مشارکت‌ها)
هفت رویا (بحث | مشارکت‌ها)
افزودن مطلب (هجری قمری)
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۱۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱:
{{لحن|تاریخ=ژوئن ۲۰۱۹}}
{{جعبه زندگینامه
| اندازه جعبه =
| عنوان =
| نام = حاج ملا علی کنی
| تصویر = Mullaalikani.jpg
| اندازه تصویر = 230px
| عنوان تصویر =
| زادروز = ۱۱۸۴ (۱۲۲۰ قمری)
| زادگاه = [[کن (تهران)|کن]]، [[استان تهران]] اصلیت [[استان مازندران]]
| تاریخ مرگ = ۱۲ مهر ۱۲۶۷{{سخ}}۲۷ محرم ۱۳۰۶ هجری قمری
| مکان مرگ = [[شاه عبدالعظیم]]
| عرض جغرافیایی محل دفن =
| طول جغرافیایی محل دفن =
| محل زندگی = [[تهران]]
| ملیت = [[مردمان ایرانی‌تبار|ایرانی]]
| نژاد =
| تابعیت =
| تحصیلات = [[اجتهاد]]
| دانشگاه =
| پیشه =
| سال‌های فعالیت =
| کارفرما =
| نهاد =
| نماینده =
| شناخته‌شده برای =
| نقش‌های برجسته = لغو کردن [[امتیازنامه رویتر]]
| سبکلقب = حاج ملا علی{{سخ}}شیخ ملا علی
| کارفرماحزب =
| تأثیرگذاران = [[محمدحسن نجفی]]{{سخ}}[[جعفر کاشف‌الغطا]]{{سخ}}[[محمدشریف مازندرانی]]{{سخ}}[[ابراهیم موسوی قزوینی]]
| جنبش = [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]]
| تأثیرپذیرفتگان = [[میرزا حسین نوری]]{{سخ}}[[محمدعلی ابن‌الرضا خوانساری]]{{سخ}}[[نجم‌آباد|شیخ محمد باقر نجم‌آبادی]]{{سخ}}[[محمدحسین کاشف‌الغطاء]]{{سخ}}میرزا حسین نایب الصدر
| شهرمخالفان خانگی =
| تلویزیونهیئت =
| لقبمذهب = حاج ملا علی{{سخ}}شیخ ملا علی
| منصب = تولیت [[حوزه علمیه مروی ۲|مدرسه علمیه مروی]]
| حزب =
| نهادمکتب =
| جنبش = [[جنبش مشروطه ایران|جنبش مشروطه]]
| مخالفانآثار = علوم عرفانی
| خویشاوندان سرشناس =
| هیئت =
| دین پانویس = اسلام
| مذهب =
| منصب = تولیت [[حوزه علمیه مروی ۲|مدرسه علمیه مروی]]
| مکتب =
| آثار = علوم عرفانی
| خویشاوندان سرشناس =
| جوایز =
| امضا =
| اندازه امضا =
| وبگاه =
| پانویس =
}}
'''علی کنی''' معروف به '''حاج ملا علی کنی''' یا '''ملا علی آملی''' (۱۱۸۴–۱۲۶۷) از فقهایفقیه [[امامیهشیعه دوازده‌امامی|شیعه]]، و [[مجتهد]] متنفذ [[ایران]] در زمان [[ایران قاجاری|قاجار]] بود.<ref>[http://www.iichs.org/index.asp?id=808&doc_cat=7 حاج ملاعلی کنی - مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران]</ref>
 
== تولد ==
او در سال ۱۱۸۴ (۱۲۲۰ قمری) در روستای [[کن (تهران)|کن]] در خانهخانهٔ قربانعلی آملی متولد گردید، اصلاصلیت او از [[آمل]]، [[استان مازندران|مازندران]] بود که خانواده‌اش از [[آمل]] به [[تهران]] رفته بودندوبودند. از خانوادهخانوادهٔ ایشان فرزنداناو کربلاییفرزندانش حبیب و کربلایی علی اکبرعلی‌اکبر با نام خانوادگی آقایی همچنان در کن سکونت دارند.<ref>علماء معاصرین،معاصران، ملاعلی واعظ خیابانی، ص۲۶.</ref><ref>گنجینهگنجینهٔ دانشمندان، محمد شریف رازی ج۴، ص۶۳</ref>
 
== ادامه تحصیل ==
او علاقه داشت در حوزهحوزهٔ علوم دینیعالی تحصیل نماید، ولی با مخالفت خانواده‌اش روبروروبه‌رو گردید و در آغاز به صورت مخفیانه به درس مشغول شد و سپس با کسب رضایت آنان راهی حوزه[[مدرسه علمیه مروی]] [[تهران]] گردید و از آنجا به [[اصفهان]] رفت و در آن شهر از محفل درس سید اسدالله اصفهانی (متوفیبهره ۱۲۹۰ ق) استفاده کردبرد.<ref>مکارم الآثار در احوال رجال دورهدورهٔ قاجار، میرزا محمد علیمحمدعلی معلم حبیب آبادیحبیب‌آبادی ج۳، ص۶۹۶</ref><ref>اختران فروزان ری و تهران، محمد شریف رازی، ص۱۱۴.</ref><ref>مجلهمجلهٔ پیام انقلاب، شش۷۱، ۷۱، ص ۴۲ص۴۲.</ref><ref>معارف الرجال،معارف‌الرجال، محمد حرز الدینحرزالدین، ج۲، ص۱۱۳</ref> سپس به [[نجف]] و حوزهحوزهٔ علمیه این شهر رفت، که اساتیداستادان کنیوی در [[حوزه علمیه نجف|حوزهٔ عبارتنجف]]، بودند از: شیخ محمد حسن[[محمدحسن نجفی معروف به |صاحب جواهر (متوفی ۱۲۶۶ ق)]]، شیخ [[حسن کاشفبن الغطاءجعفر (متوفی ۱۲۶۲ ق)کاشف‌الغطا]]، شیخ مشکور حولاوی نجفی (متوفی ۱۲۷۳ ق)بودند.<ref>نقباء البشر، آقا بزرگ تهرانی ج۳، ص۱۵۰۴</ref><ref>معارف الرجال ج۲، ص۱۱۳</ref><ref>اعیان الشیعه ج۱۰، ص۱۲۶.</ref> شیخ علی کنی در [[حوزه علمیه کربلا|حوزهٔ علمیه کربلا]] نیز در کلاس‌های درس اساتیدی چون شریف العلماء[[محمدشریف مازندرانی (متوفی ۱۲۴۵ ق)|شریف‌العلماء]] و سید ابراهیم موسوی قزوینی معروف به صاحب ضوابط (متوفی ۱۲۶۲ ق) شرکت کرد و دورهدورهٔ عالی فقه و اصول را گذراند.<ref>معارف الرجالمعارف‌الرجال ج۲، ص۱۱۳.</ref><ref name="مکارم الآثارمکارم‌الآثار ج۳، ص۶۹۶">مکارم الآثارمکارم‌الآثار ج۳، ص۶۹۶.</ref>{{سخ}}
طباطبایی حائری از دوران سخت تحصیل وی چنین یاد می‌کند: <blockquote>«در ایام طلبگی که به نجف اشرف آمده بودم من و آقای شیخ عبدالحسین شیخ العراقین و آخوندحاج ملا علی کنی در یک حجره از مدارس حوزه علمیه در نهایت فقر و فاقه به سر می‌بردیم و فقیرتر از همه حاجی کنی بود که هرهفته یک شب به مسجد [[سهله]] می‌رفت و از گوشه و کنار مسجد ـ بدون اینکهاین‌که کسی بفهمد ـ نان خشک جمع می‌کرد و به مدرسه می‌آورد و گذران هفته را از آن‌ها می‌کرد!»<ref>مجله مشکوه، ش ۴۰، ص ۸۱ص۸۱</ref></blockquote>
 
شیخ [[مرتضی انصاری]] (متوفی ۱۲۸۱ ق) نیز از دوستان نزدیک کنی بود. پیرامون او چنین می‌گوید: <blockquote>«حدود بیست سال در کربلا با او دوست و معاصر بودم. اثاثیه‌ای جز یک عمامه نداشت که آن را شبهایشب‌های تابستان فرش خویش قرار می‌داد و هنگامی که از محل سکونت بیرون می‌رفت آن را عمامهعمامهٔ سر خویش می‌کرد.»</blockquote><ref>معارف الرجال،معارف‌الرجال، ج ۲، ص ۱۱۲.</ref>
 
وی پس از تکمیل مراتب علمی و گرفتن اجازهاجازهٔ اجتهاد در سال [[۱۲۶۱]] به ایران آمدرفت و در [[تهران]] ساکن شد. ساخت آب انبار[[آب‌انبار]] و [[کاروانسرا]] به منظور رفاه و آسایش قافله‌ها ـقافله‌ها، چون کاروانسرایی[[کاروانسرای در خاتون آباد ـخاتون‌آباد]] نیز از خدمات عمومی و عام‌المنفعهعام‌المنفعهٔ وی بود.<ref>نامه‌های سیاسی دهخدا، ص ۱۰۳؛ نخبه سیفیّه، محمد علی قورخانچی صولت نظام، ص ۶۵</ref>
 
== اعتبار ==
[[مهر (علامت)|مُهر]] ملا آیت‌اللهعلی کنی سند اعتبار اسناد به‌شمار می‌رفت. معامله کنندگانمعامله‌کنندگان برای معتبر ساختن کاغذ و سند معاملهمعاملهٔ خویش به در خانهخانهٔ او رفته، سند خود را با مُهرش اعتبار می‌بخشیدند.<ref>تاریخ بیگدلی، دکتر غلامحسین بیگدلی، صص۹۱۴؛ ۹۱۴؛ مجلهمجلهٔ پیام انقلاب، ش ۷۱، ص ۴۴ص۴۴</ref> همچنین در سال ۱۲۸۲ تولیت [[مدرسه مروی]] را عهده‌دار شد.<ref>روزنامهروزنامهٔ خاطرات اعتماد السلطنه، صاعتمادالسلطنه، ۱۴۵ص۱۴۵</ref>
 
== شاگردان ==
* علامه حسین [[محدث نوری]] (۱۲۵۴ متوفی ۱۳۲۰)
* شیخ موسی شراره عاملی (متوفی ۱۳۰۶ ق)
* شیخ محمد باقر نجم‌آبادی (متوفی ۱۳۴۷ ق)
* شیخ اسدالله تهرانی (متوفی ۱۳۵۲ ق)
* سید محمود حیاطشاهی
* سید محمد لواسانی
* سید محمد مرعشی
* مولا محمد علی خوانساری
* ملا محمد تقی سنجابی
* میرزا حسین نایب الصدر
* شیخ محمد حسین گرگانی (متوفی ۱۳۵۳ ق)
* شیخ حسین بافقی (متوفی ۱۳۱۳ ق)<ref name="مکارم الآثار ج۳، ص۶۹۶"/><ref>مجله پیام انقلاب، ش۷۱، ص۴۳.</ref><ref>مجله مشکوه، ش۴۰، ص۸۳.</ref><ref>نقباء البشر ج۲، ص۵۰۸.</ref>
 
== رابطه با حکومت ==
[[پرونده:AliKani.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|نقاشی ملاعلی کنی در [[کاخ گلستان]]]]
میرزا محمد مهدیمحمدمهدی لکهنوی در این باب می‌نویسد:
<blockquote>«اینک حکم محکم ایشان مشابهت دارد. از سلطان و شاهزادگان و امرا کسی را جرأت آن نیست که بی‌اذن ایشان اقدام بر تکلم نماید یا بی‌مشورت ایشان اجرای مطلبی بنماید. امرای عصر حتی ناصرالدین شاه[[ناصرالدین‌شاه]] قاجار از وی خائف می‌بودند و شاه مذکور مکرر به خانه‌اش به جهت ملاقات می‌آمد.»<ref>تکمله نجوم السماء، میرزا محمد مهدیمحمدمهدی لکنهوی ج۲، ص۲۱–۲۳.</ref></blockquote>
نوشته‌اند: <blockquote>«روزی [[ناصرالدین شاه]]ناصرالدین‌شاه به منظور شکار، به همراه اطرافیانش از دروازهدروازهٔ شهر خارج شد. هنوز مسافتی را طی نکرده بود که از دور نگاهی به پایتخت کرد و در فکر فرورفت. پس از آن بی‌درنگ از شکار منصرف شد و به تهران بازگشت. یکی از درباریان سبب انصراف شاه را از شکار جویا شد. شاه در پاسخ گفت: چون از دروازه بیرون رفتم، نگاهم به شهر و دروازه افتاد، این فکر در نظرم آمد که اگر حاجی ملا علی کنی امر نماید درِ این دروازه را بر روی من ببندند و باز نکنند، من چه خواهم کرد! از این رو ترس و وحشت مرا فرا گرفت و گفتم برگشتن بهتر است.»<ref>مجله مشکوه، ش ۴۰، ص ۸۱.</ref></blockquote>
 
کنی دربارهٔ ناصرالدین شاهناصرالدین‌شاه گفته: <blockquote>«او ناصرالدین شاهناصرالدین‌شاه (یاری‌کنندهیاری‌کنندهٔ دین) نیست، بلکه ناصرناصرالکفر الکفر(یاری‌کنندهٔ کفر) است.»<ref>مجلهمجلهٔ پیام انقلاب، ش ۷۱، صش۷۱، ۴۴ص۴۴</ref></blockquote>{{سخ}}
روزی شاه از ملاعلی می‌پرسد بر اساس حدیث «علماء امتی افضل من انبیاء بنی اسرائیل» «(علمای امت من از پیامبران بنی اسرائیلبنی‌اسرائیل برترند) شما باید لااقل همان کارهایی را بکنید که آن پیامبران می‌کردند.می‌کردند؛ مثلاً آیا شما می‌توانید مانند حضرت موسی عصایی را اژدها کنید؟! کنی بدون تأمل و درنگ در پاسخ می‌گوید: آری، اگر شما ادعای خدایی کنید ما هم عصا را اژدها خواهیم کرد.<ref>حکایات برگزیده از زندگی علما با سلاطین، ناصر باقری بیدهندی، ص۱۱۶.</ref>
کنی بدون تأمل و درنگ در پاسخ می‌گوید: آری، اگر شما ادعای خدایی کنید ما هم عصا را اژدها خواهیم کرد؟!<ref>حکایات برگزیده از زندگی علما با سلاطین، ناصر باقری بیدهندی، ص ۱۱۶.</ref>
 
روزی نایب السلطنه،[[نایب‌السلطنه]]، [[کامران میرزا]] پسر [[ناصرالدین شاه]]ناصرالدین‌شاه و وزیر جنگ و حاکم تهران برای انجام کاری در منزل حاج ملا علی کنی حضور یافت. در ضمنضمنِ صحبت، کنی با عذرخواهی گفت: «خیلی ببخشید، من پایم درد می‌کند و ناچارم آن را دراز کنم!» کامران میرزا که مردی خودخواه و خودپسند بود،بود احساس کرد ملاعلی کنی قصد بی‌احترامی به او را دارد و برای اینکهاین‌که تلافی کرده باشد، گفت: اتفاقاً بنده هم پایم درد می‌کند و اجازه می‌خواهم آن را دراز کنم!.. آیت‌الله کنی با فراست متوجه منظور نایب‌السلطنه شد و برای آن‌که او را خوب ادب کرده باشد می‌گوید:<blockquote>«من اگر ناچارم پایم را دراز کنم، علتش این است که دستم را کوتاه کرده‌ام، ولی فکر نمی‌کنم شما در وضعی باشید که لازم باشد پایتان را دراز کنید.»</blockquote><ref>مجله خانواده ش ۵۲، ص۹.</ref>
 
[[ساموئل گرین ویلر بنجامین]] نخستین سفیر [[آمریکا]] در ایران ـ در خاطرات خود چنین می‌نویسد: <blockquote>«... بزرگترینبزرگ‌ترین مجتهدهای حالیه که به منزلهمنزلهٔ رئیس عدالتعدالت‌خانهٔ خانه حالیهحالیهٔ ممالک فرنگ است حاجی ملا علی کنی است. حاجی ملا علی شخص مسنّی است و ظاهراً مایل به تجمل نیست بلکه میل به سادگی زیاد دارد. اگر چه املاک او زیاد است مع‌هذا نمی‌خواهد جلال و ظاهرسازی به خرج دهد. وقتی در کوچه‌ای راه می‌رود بر قاطر سفیدی سوار می‌شود و فقط یک نفر نوکر دارد، اما جمعیت از هر طرف کوچه به جلوِ او ازدحام می‌کنند مثل اینکهاین‌که وجودی ملکوتی است. اگر یک کلمه بگوید می‌تواند اعلیحضرتاعلی‌حضرت را از سلطنت خلع کند. سربازهایی که در سفارت ممالک متحدهمتحدهٔ آمریکا قراول می‌کشیدند به من گفتند که اگرچه ما برای حفظ وجود شما اینجا فرستاده شده‌ایم، اما اگر حاجی ملا علی امر کند همههمهٔ شما را می‌کشیم!.»<ref>ایران و ایرانیان، ساموئل گرین بنجامین، ص ۴۹۹.</ref></blockquote>
آیت الله کنی بافراست و هوشیاری تمام متوجه منظور [[نایب السلطنه]] شد و برای آنکه او را خوب ادب کرده باشد می‌گوید: <blockquote>«من اگر ناچارم پایم را دراز کنم، علتش این است که دستم را کوتاه کرده‌ام، ولی فکر نمی‌کنم شما در وضعی باشید که لازم باشد پایتان را دراز کنید.»</blockquote><ref>مجله خانواده ش ۵۲، ص۹.</ref>
در جریان مخالفت با [[امتیازنامه رویتر|قرارداد رویتر]] که مورد اعتراض و مخالفت شدید علما و روحانیون قرار گرفت، حاج ملاعلی کنی در رأس علمای مخالف قرار داشت. حاج ملاعلی کنی نامهنامهٔ بسیار مفصل و مؤثری خطاب به ناصرالدینناصرالدین‌شاه شاهقاجار و در ذم قرارداد نوشت. (تیموری، ۱۳۶۳، ۹۶) مکاتبهمکاتبهٔ ملاعلی کنی با ناصرالدین شاهناصرالدین‌شاه از اهمیت فراوانی برخوردار است.<ref>{{یادکرد |کتاب = اندیشه تحریم و خودباوری در تاریخ سیاسی ایران |نویسنده = موسی نجفی |فصل = |صفحه = ۷۹–۸۰ | ناشر = مؤسسهمؤسسهٔ مطالعات تاریخ معاصر ایران| سال = ۱۳۹۵ |شابک = ۴-۹۱-۲۸۳۳-۹۶۴-۹۷۸9789642834914}}</ref>
 
وی همچنین به سبب موقعیت خاص خود در تهران و نفوذ بالایش و دریافت [[وجوهات شرعی|وجوهات]] از لحاظ دارایی و ثروت، یکی از متمول‌ترین شخصیت‌های پایتخت بود، زیاد بر تجمل‌گرایی اصرار نداشته و بنا بر اسناد آن دوره در زمان [[قحطی ۱۲۵۰–۱۲۴۹ ایران|قحطی بزرگ ایران]] در دورهٔ او انبارهای [[گندم]] فراوان داشته و با تنی چند از تجار تهران با علم به [[قحطی]] و شرایط سخت مردم حتی از فروش گندم خودداری می‌کرده‌اند.{{مدرک|date=سپتامبر ۲۰۲۳}}
ساموئل گرین ویلر بنجامین نخستین سفیر [[آمریکا]] در ایران ـ در خاطرات خود چنین می‌نویسد: <blockquote>«... بزرگترین مجتهدهای حالیه که به منزله رئیس عدالت خانه حالیه ممالک فرنگ است حاجی ملا علی کنی است. حاجی ملا علی شخص مسنّی است و ظاهراً مایل به تجمل نیست بلکه میل به سادگی زیاد دارد. اگر چه املاک او زیاد است مع‌هذا نمی‌خواهد جلال و ظاهرسازی به خرج دهد. وقتی در کوچه‌ای راه می‌رود بر قاطر سفیدی سوار می‌شود و فقط یک نفر نوکر دارد، اما جمعیت از هر طرف کوچه به جلوِ او ازدحام می‌کنند مثل اینکه وجودی ملکوتی است. اگر یک کلمه بگوید می‌تواند اعلیحضرت را از سلطنت خلع کند. سربازهایی که در سفارت ممالک متحده آمریکا قراول می‌کشیدند به من گفتند که اگرچه ما برای حفظ وجود شما اینجا فرستاده شده‌ایم، اما اگر حاجی ملا علی امر کند همه شما را می‌کشیم!»<ref>ایران و ایرانیان، ساموئل گرین بنجامین، ص ۴۹۹.</ref></blockquote>
در جریان مخالفت با قرارداد رویتر که مورد اعتراض و مخالفت شدید علما و روحانیون قرار گرفت، حاج ملاعلی کنی در رأس علمای مخالف قرار داشت. حاج ملاعلی کنی نامه بسیار مفصل و مؤثری خطاب به ناصرالدین شاه و در ذم قرارداد نوشت. (تیموری، ۱۳۶۳، ۹۶) مکاتبه ملاعلی کنی با ناصرالدین شاه از اهمیت فراوانی برخوردار است.<ref>{{یادکرد |کتاب = اندیشه تحریم و خودباوری در تاریخ سیاسی ایران |نویسنده = موسی نجفی |فصل = |صفحه = ۷۹–۸۰ | ناشر = مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران| سال = ۱۳۹۵ |شابک = ۴-۹۱-۲۸۳۳-۹۶۴-۹۷۸}}</ref>
 
== مبارزه با امتیاز رویتر ==
در هیجدهم۱۸ جمادی‌الثانی ۱۲۸۹ ق. قراردادی میان [[ناصرناصرالدین‌شاه الدین شاه]]قاجار و نماینده [[پاول یولیوس رویتر]] سرمایه دارسرمایه‌دار انگلیسی به امضا رسید که در صورت اجرااجرا، تسلط کامل اقتصادی و به دنبال آن تسلط سیاسی [[انگلستان]] بر سرتاسر ایران برقرار می‌شد. این امتیاز که کشور را در اندک زمانی تحت استعمار بریتانیا قرار می‌داد، از نمونه‌های فوق‌العاده‌ای بود که می‌توان آن را کودتای اقتصادی نامید.
 
کارگردان اصلی و بانیان پشت پرده در اعطای امتیاز، دو نفر بودند که به دلیل مطامع شخصی خویش، کشور را به سراشیبی هلاکت و سقوط کشاندند. این دو نفر [[میرزا حسن خانحسین‌خان سپهسالار (مشیرالدوله)]] و [[میرزا ملکمملکم‌خان|میرزا خانملکم‌خان ناظم الدولهناظم‌الدوله]] بودند که با اخذ رشوهنفوذ کلان،خود، زمینهزمینهٔ اعطای تمام ثروت و منابع طبیعی و اقتصادی کشور را به یک سرمایه‌دار خارجی فراهم کردند.
به موجب این قرارداد امضا شده، تأسیس راه‌آهن از دریای خزر تا خلیج فارس علاوه بر حق تصرّف کلیه زمین‌های واقع در مسیر، دایر کردن راه‌آهن شهری، بهره‌برداری از همه معادن، از جمله زغال‌سنگ، نفت و آهن و سُرب، بهره‌برداری از جنگل‌های ملی در سراسر مملکت و وصول انحصاری حقوق گمرکی و به‌طور خلاصه کلیه منابع ثروت ملی ایران به رویتر واگذار شد.
 
«لرد کرزن» این امتیاز را چنین توصیف می‌کند «... موقعی که متن این قرارداد منتشر گردید، نفس اروپا از حیرت بند آمد، زیرا تا آخر تاریخ در صحنه معاملات بین‌المللی چنین امری سابقه نداشت که پادشاهی تمام ثروتهای زمینی، زیرزمینی و کلیه منابع طبیعی و پولی و اقتصادی کشورش را بدین سان مفت و دربست در اختیار یک سرمایه‌دار خارجی گذاشته باشد.»
به موجب این قرارداد امضا شده، تأسیس راه‌آهن از دریای خزر تا خلیج فارس علاوه بر حق تصرّف کلیه زمین‌های واقع در مسیر، دایر کردن راه‌آهن شهری، بهره‌برداری از همههمهٔ معادن،[[معدن|معادن]]، از جمله زغال‌سنگ،[[زغال‌سنگ]]، [[نفت وخام|نفت]]، [[آهن]] و سُرب،[[سرب|سُرب]]، بهره‌برداری از جنگل‌های ملی در سراسر مملکت و وصول انحصاری حقوق گمرکی و به‌طور خلاصه کلیه منابع ثروت ملی ایران به رویتر واگذار شد.
«لس یر» سیاستمدار فرانسوی می‌نویسد: «برای شاه جز هوا چیزی باقی نگذاشته‌اند!»
 
از سویی دیگر، سران روسیه تزاری با خشم و نفرت از امضای این قرارداد، از اینکه از قافله امتیازگیران عقب مانده بودند بشدت اعتراض کردند.
«[[جرج کرزن|لرد کرزن»]] این امتیاز را چنین توصیف می‌کند «... موقعی که متن این قرارداد منتشر گردید، نفس اروپا از حیرت بند آمد، زیرا تا آخر تاریخ در صحنهصحنهٔ معاملات بین‌المللی چنین امری سابقه نداشت که پادشاهی تمام ثروتهایثروت‌های زمینی، زیرزمینی و کلیهکلیهٔ منابع طبیعی و پولی و اقتصادی کشورش را بدین سان مفت و دربست در اختیار یک سرمایه‌دار خارجی گذاشته باشد.»
حاج ملا علی کنی با رهبری مبارزه علیه امتیاز رویتر، افکار عمومی مردم را در جهت لغو امتیاز هدایت کرد. نامه اعتراض‌آمیز و کوبنده او به شاه، سند زنده تیزبینی و آگاهی آن مرجع شیعه بوده و قدرت تشخیص و توانایی درک مسائل پیچیده سیاسی او را بر همگان روشن می‌سازد.
 
نفوذ کلام و اقتدار مردمی حاجی کنی، خیزش و حرکت مردم پایتخت را به دنبال داشت. سیل خروشان ملت، آماده عمل به دستور مرجع شجاع خویش شدند و برای انجام تکلیف از هیچ گونه جان‌فشانی و مجاهدت دریغ نورزیدند. لغو امتیاز و برکناری محمد حسین خان سپهسالار از صدر اعظمی دو خواسته‌ای بود که علما و مردم بر آن اصرار داشتند؛ بدان حد که پس از بازگشت ناصرالدین شاه از سفر اروپا و به محض پیاده شدن از کشتی و ورود به بندر انزلی، استقبال کنندگان درباری، بیداری و خیزش مردم به رهبری روحانیون را گزارش داده، به او فهماندند که اگر صدراعظم همراه شما وارد تهران شود، شورش عظیمی در پایتخت برپا خواهد شد. به این سبب شاه در مرحله نخست سپهسالار را از مقام صدراعظمی عزل کرد و او را در رشت قرار داد و خود رهسپار تهران گردید [۵۴] و سپس در دهه آخر رمضان ۱۲۹۰ ق. بطلان قرارداد به‌طور رسمی اعلان شد و سرانجام تلاش عالمانی چون ملا علی کنی و حمایت و حضور مردم وظیفه‌شناس جامه عمل پوشید و ورقی زرّین بر تاریخ مرجعیت شیعه و پیوند امت با روحانیت افزوده شد و اقتدار علمای متعهد را عیان ساخت.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.mahaleman.ir/detail/news/4024 |title=عالم بخشنده |accessdate=۹ ژوئن ۲۰۱۷ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20170703153421/http://www.mahaleman.ir/detail/news/4024 |archivedate=۳ ژوئیه ۲۰۱۷ |dead-url=yes }}</ref>
«لس یر» سیاستمدار فرانسوی می‌نویسد: «برای شاه جز هوا چیزی باقی نگذاشته‌اند!»
 
از سویی دیگر، سران [[روسیه تزاری|روسیهٔ تزاری]] با خشم و نفرت از امضای این قرارداد، از اینکهاین‌که از قافلهقافلهٔ امتیازگیران عقب مانده بودند بشدتبه‌شدت اعتراض کردند.
 
حاج ملا علی کنی با رهبری مبارزه علیه امتیاز رویتر، افکار عمومی مردم را در جهت لغو امتیاز هدایت کرد. نامهنامهٔ اعتراض‌آمیز و کوبنده او به شاه، سند زندهزندهٔ تیزبینی و آگاهی آن مرجع شیعه بوده و قدرت تشخیص و توانایی درک مسائل پیچیدهپیچیدهٔ سیاسی او را بر همگان روشن می‌سازد.
نفوذ کلام و اقتدار مردمی حاجی کنی، خیزش و حرکت مردم پایتخت را به دنبال داشت. سیل خروشان ملت، آماده عمل به دستور مرجع شجاع خویش شدند و برای انجام تکلیف از هیچ گونههیچ‌گونه جان‌فشانی و مجاهدت دریغ نورزیدند. لغو امتیاز و برکناری محمد حسین خان سپهسالار از صدر اعظمی[[صدراعظم|صدراعظمی]] دو خواسته‌ای بود که علما و مردم بر آن اصرار داشتند؛داشتند، بدان حد که پس از بازگشت ناصرالدین شاهناصرالدین‌شاه از سفر [[اروپا]] و به محض پیاده شدن از کشتی و ورود به [[بندر انزلی، استقبالانزلی]]، کنندگاناستقبال‌کنندگان درباری، بیداری و خیزش مردم به رهبری روحانیون را گزارش داده، به او فهماندند که اگر صدراعظم همراه شما وارد تهران شود، شورش عظیمی در پایتخت برپا خواهد شد. به این سبب شاه در مرحلهمرحلهٔ نخستنخست، سپهسالار را از مقام صدراعظمی عزل کرد و او را دربه رشت قرار دادفرستاد و خود رهسپار تهران گردید [۵۴] و سپس در دههدههٔ آخر رمضان ۱۲۹۰ ق. بطلان قرارداد به‌طور رسمی اعلان شد و سرانجام تلاش عالمانی چون ملا علی کنی و حمایت و حضور مردم وظیفه‌شناس جامهجامهٔ عمل پوشید و ورقی زرّینزرین بر تاریخ مرجعیت شیعه و پیوند امت با روحانیت افزوده شد و اقتدار علمای متعهد را عیان ساخت.<ref>{{یادکرد وب |url=http://www.mahaleman.ir/detail/news/4024 |title=عالم بخشنده |accessdate=۹ ژوئن ۲۰۱۷ |archiveurl=https://web.archive.org/web/20170703153421/http://www.mahaleman.ir/detail/news/4024 |archivedate=۳ ژوئیه ۲۰۱۷ |dead-url=yes }}</ref>
 
== مرگ ==
[[پرونده:Kani tomb.jpg|بندانگشتی|چپ|200px|مزار ملاعلی کنی]]
ملا علی سرانجام، در بامداد ۲۷ محرم [[۱۳۰۶]] (۱۲ مهر ۱۲۶۷) در سن ۸۶ سالگی درگذشت،درگذشت. مدفن او در [[شهر ری|شهرری]]<ref>{{یادکرد |کتاب = خداشناسی قرآنی کودکان |نویسنده = غلامرضا حیدری ابطحی |فصل = |صفحه =۳۱ | ناشر = جمال| سال = ۱۳۹۵ |شابک = 978-964-8654-83-7}}</ref> درون حرم [[شاه‌عبدالعظیمحرم شاه عبدالعظیم]] واقع است.
 
== کتابخانهمیراث ==
کتابخانه حاج ملا علی کنی. تهران: حاج ملا علی کنی از اکابر دوره [[ناصری]] است در لغت و فقه و اصول و حدیث و تفسیر و علم رجال تبحر داشت تألیفات متعدد دارد کتابخانه حاجکتابخانهٔ ملا علی کنی از کتابخانه‌های معروف دوران ناصری است که پس از او در اختیار خانواده‌اش بجابه‌جا مانده‌است.
 
== خیریه ==
ملا علی کنی بسیاری از یتیمان درمانده و بی سرپناهبی‌سرپناه را تحت تکفل قرار داده، برای گذران زندگی آنان، مقرری مناسبی در نظر گرفته بود،بود تا فقدان پدر، قامت بلادیده آنان را در مقابل فشارها و سختی‌های روزگار خم نسازد.
همچنین ساخت آب انبار و کاروانسرا به منظور رفاه و آسایش قافله‌ها مثل کاروانسرایی در خاتون آباد نیز از خدمات عمومی و عام‌المنفعه وی بود.
ملاعلی کنی برای حل مشکل درمان بیمارانی که بنیه مالی ضعیفی داشتند، مکان‌هایی را برای پرداخت پول داروها در نظر گرفته بود تا آنان با دریافت مبلغ آن، به درمان خود اقدام کنند و با بهبود کامل از بیماری رهایی یابند.
 
ملاعلی کنی همچنین برای حل مشکل درمان بیمارانی که بنیهبنیهٔ مالی ضعیفی داشتند، مکان‌هایی را برای پرداخت پول داروها در نظر گرفته بود تا آنان با دریافت مبلغ آن، به درمان خود اقدام کنند و با بهبود کامل از بیماری رهایی یابند.
== آثار ==
تألیفات:
 
== تألیفات: ==
۱-# فقه:
* ارشاد الامه
* تلخیص المسائل
سطر ۱۲۶ ⟵ ۱۰۱:
* حاشیه بر قواعد
* حاشیه بر جواهر الکلام
۲-# اصول:
* رساله در اوامر و نواهی
* رساله در مفاهیم
* رساله در استصحاب
۳-# رجال:
* توضیح المقال فی علم الدرایة و الرجال
۴-# علوم قرآنی:
* ایضاح المشتبهات
۵-# موعظه و ارشاد:
* مواعظ الحسنة
 
== پانویس ==
{{پانویس|اندازه=ریز|۲}}
 
== منابع ==
سطر ۱۴۶ ⟵ ۱۲۱:
* [http://www.ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=4214:همایش-بزرگداشت-عالم-مجاهد-آیت‌الله-حاج-ملا-علی-کنی&Itemid=8 همایش بزرگداشت عالم مجاهد آیت‌الله حاج ملا علی کنی]
* [https://web.archive.org/web/20120803000755/http://yamojir.com/fa/hekayat-haye-akhlaghi/144-2009-10-28-11-35-02.html]
* بر گرفتهبرگرفته از نشریهنشریهٔ مسجد شماره ۳۷و۳۷ و ۳۸. سال هفتم ۱۳۷۷. نوشتهنوشتهٔ ناصرالدین انصاری قمی صفحات ۱۳۶تا۱۳۶ تا ۱۴۹.
* کتاب شرح حال ملا علی کنی اثر آقای محمد باقرمحمدباقر پورامینی از مهم‌ترین منابعی است که در دورهدورهٔ اخیر نگاشته شده‌است.
 
{{شخصیت‌های مشروطه}}
سطر ۱۵۵ ⟵ ۱۳۰:
[[رده:اهالی آمل]]
[[رده:اهالی کن]]
[[رده:خاک‌سپاری‌ها در حرم شاه عبدالعظیم]]
[[رده:درگذشتگان ۱۲۶۷]]
[[رده:درگذشتگان ۱۳۰۶ (قمری)]]
[[رده:درگذشتگان ۱۸۸۸ (میلادی)]]
[[رده:مراجعروحانیان تقلیداهل در دوره قاجارتهران]]
[[رده:روحانیان شیعه اهل آمل]]
[[رده:روحانیان شیعه اهل ایران]]
[[رده:زادگان ۱۱۸۴]]
سطر ۱۶۶ ⟵ ۱۴۳:
[[رده:شخصیت‌های مشروطه]]
[[رده:عالمان شیعه]]
[[رده:فقیهان اهل ایران]]
[[رده:فیلسوفان اهل ایران]]
[[رده:مراجع تقلید شیعهدر اهلدوره استان تهرانقاجار]]
[[رده:مجتهدان شیعه دوازده‌امامی درگذشته]]
[[رده:روحانیان اهل تهران]]
[[رده:مراجع تقلید شیعه اهل استان تهران]]
[[رده:مراجع تقلید درگذشته]]
[[رده:فقیهان اهل ایران]]
[[رده:روحانیان شیعه اهل آمل]]
[[رده:خاک‌سپاری‌ها در حرم شاه عبدالعظیم]]