احمد محمود
احمد اعطا با نام ادبی احمد محمود (۴ دی ۱۳۱۰، اهواز – ۱۲ مهر ۱۳۸۱، تهران) نویسندهٔ معاصر ایرانی بود. او را پیرو مکتب رئالیسم اجتماعی میدانند. معروفترین رمان او، همسایهها، در زمرهٔ آثار برجستهٔ ادبیات معاصر ایران است.[۲]
احمد محمود | |
---|---|
زادهٔ | ۴ دی ۱۳۱۰ |
درگذشت | ۱۲ مهر ۱۳۸۱ (۷۰ سال) |
مدفن | امامزاده طاهر در کرج |
ملیت | ایرانی |
دیگر نامها | احمد اعطا |
پیشه | نویسنده |
سبک | رئالیسم اجتماعی |
همسر | طاهره ناجی[۱] |
خویشاوندان | حمید لبخنده |
وبگاه |
تولد و جوانی
ویرایشاحمد اعطا در ۴ دی ۱۳۱۰ در شهر اهواز از پدری کُردتبار[۳] و مادری دزفولی الاصل به دنیا آمد. خانواده پدری احمد محمود اصالتاً از کُردهای کلهر کرمانشاه بودند که دو نسل قبل به دزفول مهاجرت کردهبودند.[۳] مادرش دزفولی بود و او با وجود تولد در شهر اهواز به دلیل تعلق والدینش به دزفول بیشتر خود را دزفولی میدانست.[۴] در برخی از آثارش چون همسایهها و مدار صفر درجه واژهها و جملاتی به گویش دزفولی به چشم میخورد و نیز شخصیت «نعمت» در داستان «غریبهها و پسرک بومی» از کتابی به همین نام نیز از یکی از اهالی دزفول به نام نعمتالله علائی (سیاهپوش) گرفته شده که حکایت زندگی او را در زمان جنگ جهانی دوم و در زمان اشغال دزفول به دست نیروهای متفقین و مبارزاتش با آنها را نگاشتهاست.[نیازمند منبع]
پدرِ احمد محمود در سال ۱۳۵۶ و مادرش در سال ۱۳۷۹، دو سال پیش از مرگِ خودش درگذشت.
در سال ۱۳۲۷ با دخترعمّهاش ازدواج کرد و در سال ۱۳۲۹ دوره متوسطه را شبانه در دبیرستان شاهپور اهواز به پایان رساند.[۵]
سیاست، زندان و تبعید
ویرایشپس از سپری کردن دوران تحصیلات ابتدایی و متوسطه در زادگاهش، به دانشکده افسری ارتش راه یافت، اما ازجمله تعداد زیاد دانشجویان دانشکدهٔ افسری بود که پس از کودتای ۲۸ مردادماه سال ۱۳۳۲ بازداشت و سپس بخشبخش آزاد شدند؛ درحالیکه تنها ۱۳ نفر از آنان در زندان باقی ماندند.
او یکی از دانشجویانی بود که توبهنامهای امضا نکرد و به همکاری با حکومت پهلوی تن نداد. به همین دلیل مدت زیادی را در زندان بهسر برد که گویا مشکل ریوی او که در نهایت به مرگش منجر شد، یادگار همان دوران بودهاست.[نیازمند منبع]
مدتی هم در حوالی خلیج فارس، از جمله در بندر لنگه، در تبعید به سر برد[۶] والبته خودش از این دوران با عنوان: «... زمانی که گرفتار بازی سیاست شده بودم!» یاد میکند.
داستاننویسی
ویرایشدر سال ۱۳۳۳ نخستین داستان کوتاهش به نام صب میشه در مجله امید ایران منتشر شد، و در سال ۱۳۳۸ توانست اولین مجموعه داستانش به نام مول را با سرمایه شخصی به چاپ رساند. او خود میگوید:
بعد از انقلاب به اصرار خودم بازخرید شدم و خانهنشین شدم تا شاید به درد درمانناپذیری که همه عمر با من بود - و هست - سامان بدهم. دیر بود اما چاره نبود.[۷]
جنجال جایزه بیست سال ادبیات داستانی
ویرایشبهگفته عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد وقت ایران، قرار بود در جشنواره بیست سال ادبیات داستانی در ایران که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال ۱۳۷۶ برگزار کرد، جایزهٔ ویژهٔ هیئت داوران به کتاب مدار صفر درجه احمد محمود اختصاص یابد، اما بهدلیل مخالفت سید علی خامنهای رهبر ایران، این جایزه اهدا نشد.
مهاجرانی مینویسد: «فرموده بودید جشنواره متوقف شود؛ با شما به تفصیل دربارهٔ نویسندگان صحبت کردم؛ دربارهٔ تکتک نویسندگان و کارشان بحث کردیم. خوشبختانه دربارهٔ ۱۹ نفر راضی شدید و پذیرفتید که جایزه بدهیم. تنها نقطهٔ مقاومت شما رمان مدار صفر درجه احمد محمود بود که از قضا به عنوان رمان برگزیدهٔ بیست سال ادبیات داستانی انتخاب شده بود و من هیچگاه نگاه بهتزده و غمآلود احمد محمود را از یاد نمیبرم… حتماً به یاد دارید فرمودید این رمان ضدجنگ است! گفتم مگر شما ضدجنگ نیستید؟! جنگ یک شَـرِ ناگزیر است و نه یک خیرِ لازم… !»[۸]
بیماری و مرگ
ویرایشاحمد محمود در اواخر عمر دچار بیماری تنگی نفس شد و این بیماری در سال ۱۳۸۰ یک بار او را به بیمارستان کشاند. در اول مهرماه ۱۳۸۱ بار دیگر حال او به وخامت گرایید و پس از انتقال به بیمارستان و بستری شدن، در روز جمعه ۱۲ مهر سال ۱۳۸۱ به دنبال یک دورهٔ بیماری ریوی در بیمارستان مهراد در تهران درگذشت و در امامزاده طاهر کرج به خاک سپرده شد.[۹][۱۰]
نوشتهها
ویرایشمجموعههای داستان
ویرایش- مول (۱۳۳۶)
- دریا هنوز آرام است (۱۳۳۹)
- بیهودگی (۱۳۴۱)
- زائری زیر باران (۱۳۴۶)
- پسرک بومی (۱۳۵۰)
- غریبهها (۱۳۵۰)
- دیدار (۱۳۶۹)
- قصه آشنا (۱۳۷۰)
- از مسافر تا تبخال (۱۳۷۱)
رمانها
ویرایش- همسایهها (۱۳۵۳)
- داستان یک شهر (۱۳۵۸)
- زمین سوخته (۱۳۶۱)
- مدار صفر درجه (۱۳۷۲)[۱۱]
- درخت انجیر معابد (۱۳۷۹)، برندهٔ دورهٔ اول جایزهٔ هوشنگ گلشیری به عنوان بهترین رمان.
- آدم زنده - با نامِ مستعارِ ممدوح بن عاطل ابونزال (۱۳۷۶)
دیگر آثار
ویرایش- دو فیلمنامه
- حکایت حال، گفتگوی احمد محمود با لیلی گلستان، انتشارات معین
جایزهها
ویرایش- جایزه پکا برای «مجموعه آثار»[۱۲]
- جایزهٔ هوشنگ گلشیری برای درخت انجیر معابد به عنوان بهترین رمان[۱۳]
پانویس
ویرایش- ↑ «طاهره ناجی، همسر احمد محمود درگذشت». ایلنا.
- ↑ شهر کوچک ما - احمد محمود بایگانیشده در ۲۸ سپتامبر ۲۰۰۷ توسط Wayback Machine وبگاه سخن
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ باژن، ۱۳۹۹: ص ۱۰۲.
- ↑ سیروس علینژاد؛ (۲۰۰۲-۱۰-۰۶). «روایتگر خطه جنوب درگذشت». بیبیسی فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۲ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱۷ اوت ۲۰۰۷.
- ↑ احمد آقایی (آبان ۱۳۸۱). «سالشمار زندگی و آثار احمد محمود». مجله گلستانه شماره ۴۴. صص. ۹۴.
- ↑ مهدی مرعشی (۱۵ مهر ۱۳۹۱). «نگاهی به سهگانه احمد محمود؛ همسایهها، داستان یک شهر و بازگشت». بیبیسی فارسی.
- ↑ گلستان، لیلی؛ حکایت حال، گفتگو با احمد محمود؛ کتاب مهناز؛ تهران چاپ اوّل ۱۳۸۰؛ ص ۱۰.
- ↑ مهاجرانی: آقای خامنهای! اراذل را بر کشور حاکم کردهاید دویچه وله، ۱۲ ژوئن ۲۰۱۰
- ↑ «وبگاه پرند». بایگانیشده از اصلی در ۱۵ ژوئن ۲۰۰۶. دریافتشده در ۱۹ اوت ۲۰۰۶.
- ↑ «روایتگر خطه جنوب درگذشت، بیبیسی فارسی». بایگانیشده از اصلی در ۲ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۱۷ اوت ۲۰۰۷.
- ↑ حکایت حال، گفتگو با احمد محمود، ص۱۷۱
- ↑ سینا سعدی (۲۱ اکتبر ۲۰۰۲). «بهترین رمان فارسی سال ۸۰». بیبیسی فارسی. بایگانیشده از اصلی در ۳۱ ژانویه ۲۰۱۶. دریافتشده در ۲۵ دسامبر ۲۰۱۵.
- ↑ «دوره اول جایزه گلشیری». وبگاه بنیاد گلشیری.
منابع
ویرایش- احمد محمود (ادبیات معاصر ایران در گذر زمان ۱) نوشته حبیب باوی ساجد، انتشارات افراز
- احمد محمود (مجموعه یاد ۶) نوشته حسین جاوید، انتشارات ایده خلاقیت
- دیدار با احمد محمود نوشته سارک محمود و بابک محمود، انتشارات معین
- داستانشناخت ایران (نقد و بررسی آثار احمد محمود) نوشته جواد اسحاقیان، انتشارات نگاه
- همسایه با بیگانهها (جستارهایی دربارهٔ آثار احمد محمود) نوشته محمد مفتاحی انتشارات روزگار
- بیداردلان در آینه (معرفی و نقد آثار احمد محمود) نوشته احمد آقایی انتشارات بهنگار
- جستارهایی دربارهٔ آثار احمد محمود را محمد مفتاحی در نشر روزگار به سال ۱۳۹۴ منتشر کردهاست.
- باژن، کیوان. ۱۳۹۹. همراه با احمد محمود، به کوششِ کیوان باژن، تهران: نشر هزاره سوم اندیشه.
- نابت، برزو. محمود، پنجشنبهها، درکه. تهران: بازتابنگار. ۱۳۸۴.
- اعطا، سارک. چمدان خاکستری احمد محمود. تهران: ثالث. ۱۴۰۲.