جهان همچون اراده و تصور
جهان همچون اراده و تصور (به آلمانی: Die Welt als Wille und Vorstellung) مهمترین اثر آرتور شوپنهاور فیلسوف آلمانی است. این کتاب اولین بار در سال ۱۸۱۸ در یک جلد به چاپ رسید.[۱] در ۱۸۴۴ ویراست دومی از این اثر در دو جلد منتشر شد که جلد اول آن در واقع چاپ مجدد ویراست نخست و جلد دوم حاوی پنجاه فصل مباحث تکمیلی دربارهٔ جلد اول بود.
نویسنده(ها) | آرتور شوپنهاور |
---|---|
برگرداننده(ها) | رضا ولییاری |
زبان | آلمانی |
موضوع(ها) | فلسفه |
تاریخ نشر | ویراست نخست ۱۸۱۸/۱۸۱۹ ویراست دوم ۱۸۴۴ |
آرتور شوپنهاور در تابستان ۱۸۱۳ رساله دکترای خود را تحت عنوان «ریشه چهارگان اصل دلیل کافی» به ثبت رساند و مدرک دکترای خود را از دانشگاه ینا دریافت کرد. او سپس رساله دیگری با نام «در باب بینایی و رنگها» در ۱۸۱۶ منتشر کرد. پس از آن بود که شوپنهاور مشغول نوشتن اثر برجسته خود، جهان همچون اراده و تصور، شد. او معتقد بود که در این اثر تنها «یک اندیشه واحد» را از چشماندازهای گوناگون مورد بررسی قرار میدهد.[۲] وی فلسفهاش را در چهار کتاب (محتویات جلد اول) در بابهای معرفتشناسی، هستیشناسی، زیباییشناسی و اخلاق پرورش داده و ضمیمه جلد اول را به نقد فلسفه کانتی اختصاص میدهد.
فلسفه شوپنهاور، به عقیده شخصی خود او، «تداوم و مکمل طبیعی» فلسفه کانت است، چرا که وی ایدئالیتهٔ مکان و زمان و شی فی نفسه کانتی را بهعنوان بنیان نظام فلسفی خود اتخاذ کرده و میگوید جهانی که انسانها تجربه میکنند (جهان اشیا در فضا و زمان که از طریق علیت مرتبط میشوند) تنها یک تصویر ذهنی، یک «re-presentation» یا باز-نمایی، از دادههاییست که حواس انسان جمعآوری کردهاند. این تصور در عین حال که با پندار صرف تخیل کلا متفاوت است، وابسته به سوژه شناسا بوده و نمیتواند به عنوان جهانی که فی نفسه وجود دارد شناخته شود. بر این اساس، دانش انسان از اشیا در واقع دانش او از پدیدههای صرف است، و نه اشیا فی نفسه. شوپنهاور شی فی نفسه (ماهیت درونی همهچیز) را به عنوان «اراده» میشناسد و مینویسد: «نزد من ارادهٔ بیشناختْ بنیان واقعیت امور است.»[۳] او اراده را «یک میل مفرط کور مقاومتناپذیر» میخواند که هنگامی که در خودش بررسی شود عاری از شناخت بوده و به حیات و اندامیابی نیز گره نخوردهاست؛ «از این رو امر غیرآلی نیز دارای ارادهای است که مظاهرش تمام کیفیات اساسی آناند.»[۳] به این ترتیب، جهان همچون تصور در حقیقت عینیتیابی اراده است.
آرتور شوپنهاور پس از انتشار «جهان همچون اراده و تصور» در ۱۸۱۸، باقیمانده عمر خود را صرف پالایش و تفسیر اندیشههای منتشر شده در ویراست نخست همین کتاب کرد، اما هیچگاه تغییری اساسی در فلسفهاش ایجاد نکرد. اثر برجسته شوپنهاور تا سال ۱۸۵۱ و تا زمان انتشار «متعلقات و ملحقات» مورد بیتوجهی کامل قرار گرفته بود.[۴]
پانویس
ویرایشمنابع
ویرایش- اختریان، محمود (۱۳۸۴)، اطلاعات عمومی پیام، عالمگیر، شابک ۹۶۴-۹۳۶۰۸-۰-۸
- شوپنهاور، آرتور. جهان همچون اراده و تصور. ترجمهٔ رضا ولییاری.