پرش به محتوا

مرد حصیری (فیلم ۲۰۰۶): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Fatemibot (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۶۰: خط ۶۰:
[[رده:فیلم‌های فیلم‌برداری شده در کانادا]]
[[رده:فیلم‌های فیلم‌برداری شده در کانادا]]
[[رده:فیلم‌های کانادایی]]
[[رده:فیلم‌های کانادایی]]
[[رده:فیلم‌های مذهبی]]
[[رده:فیلم‌های درباره مذهب]]
[[رده:فیلم‌های معمایی ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:فیلم‌های معمایی ایالات متحده آمریکا]]
[[رده:فیلم‌های معمایی دهه ۲۰۰۰ (میلادی)]]
[[رده:فیلم‌های معمایی دهه ۲۰۰۰ (میلادی)]]

نسخهٔ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۵

مرد حصیری
The Wicker Man
کارگرداننیل لابیت
تهیه‌کنندهنیکلاس کیج
راندال امت
آوی لرنر
نورم گلیگتلی
جوانا سلار
نویسندهآنتونی شافر
بازیگراننیکلاس کیج
الن بورستین
کیت بیهان
فرانسیس کنروی
مولی پارکر
لیلی سوبیسکی
دیان دلانو
موسیقیآننجلو بادالامنتی
فیلم‌بردارپائول ساروسی
تدوین‌گراریک بوید پرکینز
توزیع‌کنندهبرادران وارنر
تاریخ‌های انتشار
۱ سپتامبر ۲۰۰۶
کشورایالات متحده
آلمان
کانادا
زبانانگلیسی
هزینهٔ فیلم۴۰ میلیون دلار
فروش گیشه۳۸٫۸ میلیون دلار

مرد حصیری (به انگلیسی: The Wicker Man) فیلمی محصول مشترک آلمان و آمریکا در سال ۲۰۰۶ است. این فیلم از روی نسخه فیلمی بریتانیایی با همین نام محصول سال ۱۹۷۳ دوباره‌سازی شده است.

داستان فیلم

این فیلم در مورد مردی است که توسط نامه‌ای مشکوک به منطقه‌ای به اسم «سامرزایل»[۱] کشیده می‌شود. در آن نامه همسر سابق ادوارد از او خواسته است که به سامرزایل بیاید تا دختر گمشده‌اش را در نقش یک پلیس بیابد. اهالی سامرزایل به صورت کاملاً مرموز با او رفتار می‌کنند. ادوارد بعد از اینکه می‌فهمد پدر دختر گمشده –روان وودوارد- است جدی تر به جمع کردن مدرک می‌پردازد. در سامرزایل همه چیز زنانه است. هیچ پسربچه‌ای در آنجا دیده نمی‌شود. اهالی سامرزایل زندگی زنبور وار دارند و تنها پایبند قوانین ملکه‌شان هستند. ملکه خودش در آسایش است اما بقیهٔ زنبورها که در داخل یا خارج قلمرو او فعالیت دارند سربازی بیش نیستند. مردها برای زنان سامرزایل فقط وسیله‌اند. دهکدهٔ مرد ستیز سامرزایل دانش آموزانی مرد ستیز هم پرورش می‌دهد. عسل، زنبور، ملکه، خواهر سامرزایل، سربازها، مردهای بی‌مصرف و بی زبان در سامرزایل، عسلی که زنبورها برای به دست آوردنش زحمت می‌کشند و مرد حصیری. این‌ها به صورت زنجیر وار به هم متصل اند و قصه را تشکیل می‌دهند. در سکانس پایانی، تمام معما حل می‌شود و روحیهٔ خشن و غیر احساسی زنان، همان‌طور که خواهر رز در گفتگو با ادوارد به آن اشاره کرد، بر مخاطب آشکار می‌شود. حالا دیگر دست ویلو و روان هم برای ادوارد رو شده و تنها راه چاره، مردن است، چون آنها می‌خواهند. مردن به دلیل مرد بودن؛ و تنها جرم، دلسوزاندن است. او باور کرده بود و محکوم به مرگ شد. او را بعنوان قربانی[۲]در آتش سوزاندند.

تحلیل

مرد حصیری را می‌توان یک فیلم در جهت اعتراض به افراط در عمل فمینیست‌ها دانست. البته که برابری حقوق زن با مرد از این مقوله جدا است اما قضیهٔ تولید مثل که برای ادوارد (نیکلاس کیج) در فیلم هم مورد سؤال است بی ربط با موضوع «مرد حصیری» نیست.

پانویس

  1. Summerisle
  2. در گذشته‌های دور قربانیان شامل حیوانات و زندانیان می‌شدند و اولین مورد ثبت شده از قربانی کردن انسان توسط سزار از کاهنان در جنگ‌های فرانسه نقل شده‌است. سزار آئینی را شرح می‌دهد که طی آن یک تمثال حصیری بزرگ با فضاهای مجزا از گندم، حیوانات کوچک و حتی برده‌ها پر شده و به منظور قربانی کردن به آتش کشیده می‌شود.

منابع