اوگتای خان
این مقاله نیازمند تمیزکاری است. لطفاً تا جای امکان آنرا از نظر املا، انشا، چیدمان و درستی بهتر کنید، سپس این برچسب را بردارید. محتویات این مقاله ممکن است غیر قابل اعتماد و نادرست یا جانبدارانه باشد یا قوانین حقوق پدیدآورندگان را نقض کرده باشد. |
این مقاله نیازمند ویکیسازی است. لطفاً با توجه به راهنمای ویرایش و شیوهنامه، محتوای آن را بهبود بخشید. |
اوگتای خان | |
---|---|
خان | |
خاقان | |
سلطنت | ۱۳ سپتامبر ۱۲۲۹ – ۱۱ دسامبر ۱۲۴۱ |
تاجگذاری | ۱۳ سپتامبر ۱۲۲۹(میلادی) در قورولتای خرلین مغولستان |
پیشین | چنگیز خان |
جانشین | گیوک خان |
زاده | ۷ نوامبر ۱۱۸۶(میلادی) |
درگذشته | ۱۱ دسامبر ۱۲۴۱ در (۵۵ سالگی) مغولستان |
Consort | Borakchin Khatun توراگینا خاتون Moge Khatun Alqui Khatun Kirgistani Khatun Kujulder Khatun Jujai Khatun Jachin Khatun Argana Khatun |
فرزند(ان) | گیوک خان Khuden Khochu Khorachar Khashi Kadan Melig |
دودمان | بورجیگین |
پدر | چنگیز خان |
مادر | بورته |
اوگتای، اوگتای قاآن یا اوگتای خان سومین پسر چنگیز خان مغول جهانگشای بزرگ جهان بود،[۱] وی پسر بورته («یسونجین بیگی») اولین و محبوبترین زن از میان همسران چنگیزخان و بانوی اول مغولستان بود.[۲] چنگیزخان در هنگام مرگ اوگتای خان را به عنوان جانشین خویش تعیین کرد و پس از مرگ چنگیز خان شاهزادگان و نوهها که از سوگواری فارغ شدند هریک به خرگاههای خود برگشتند و پس از گذشت دو سال در آغاز بهار همه شاهزادگان و نوهها رو به اردوی بزرگ نهادند تا امور فرمانروایی را سامان دهند. از دشت قبچاق باتو و برکه و برکجار و سایر برادران یعنی پسران جوجی و از سوی شرق برادران چنگیز اوتتکین و بیلکوتای براه افتادند. الغنوین (تولی) قبلاً با برخی از سران مغول در اردوگاه چنگیز بودند. پس از آیین جشن و سرور درونمایه عهدنامه چنگیز را خواندند که اوگتای را بر سریر شاهی بنشانند. اوگتای ابتدا نپذیرفت و گفت که امر سلطنت سزاوار برادر بزرگتر جغتای است و عموهایم نیز حضور دارند میتوانند هریک این مسؤلیت بزرگ را به دوش بگیرند که از همه ما سزاوارتراند.
پس از چهل روز گفتگو، سرانجام اوگتای پذیرفت. جغتای برادر بزرگتر دست راست او را گرفت و اوتتکین که عمویش بود دست چپش را گرفت و او را در ساعتی که اخترشماران تعیین کرده بودند بر تخت پادشاهی نشاندند. همه شاهزادگان و امیران دربار به یکبار زانو زدند و او را قاآن نام نهادند و شاهزادگان مغول از اردو بیرون رفته سه بار پیش آفتاب زانو زدند. پس از آن دوباره جشنی بزرگ برپا کردند و در آن اوگتای گنجینههای چنگیز را که از سرزمینهای گوناگون غارت کرده و گرد آورده بود میان شاهزادگان و امیران مغول تقسیم نمود و دستور داد تا سه روز جهت آرامش روان چنگیز به مردم غذا بدهند و به مقتضای رسم اجدادان خود چهل تن از دختران زیباروی را که از نسل امیران بودند آراسته و بر اسبان سوار کرده نزد روح چنگیز فرستادند. اوگتای پس از برنشستن بر تخت لشکرهارا به اطراف روان ساخت تا خللی راکه پس از مرگ چنگیز دست داده بود جبران کند و جورماغون را با سی هزار سپاه به پسراندن سلطان جلال الدین خوارزمشاه مأمور کرد.
جانشین اوگتای خان فرزند او گویوک خان بود که اسماً شش سال و رسماً دو سال حکومت کرد. در چهار سال اول مادرش به عنوان نایب السلطنه حکومت میکرد.
زندگی
نام اوگتای از ۲کلمهٔ اوک به معنای تیر و تای به معنای همتا و همانند تشکیل شده و در واقع به معنای مانند تیر قوی و منحصر به فرد. مادر وی یسونجین محبوبترین زن چنگیز و بانوی اول مغولستان بود. اوگتای خواهران بسیار زیادی داشتهاست ولی تعداد برادران او ۶۰ نفر بودهاست. در میان خواهران وی چهارنفر از شهرت برخوردار بودند: ۱) بوراقچین، ۲) توراکته، ۳) موکا، ۴) جاجین بناکتی.[۳]
اوگتای هفت پسر داشته که توراکنه ما در پنج پسر بزرگتر بودهاست.
- کیوک: فرزند توراگینا خاتون بود گرچه اوگتای شیرامون پسرزادهٔ خود را به عنوان ولیعهد انتخاب کرده بود اما بعد از وفات او توراگینا خاتون و فرزندان اوگتای خلاف فرمان او کردند و کیوک را با آن که مبتلا به بیماریهای مزمن بود به تخت خانی نشاندند.
- کوتال
- کوچو: این پسر بسیار عاقل و مورد قبول اوگتای بود و او قصد داشت که وی را ولیعهد خود کند اما وی در زمان حیات اوگتای وفات یافت و اوگتای به دلیل علاقهای که به وی داشت شیرامون فرزند وی را به این مقام برگزید.
- قراچار
- قاشی
- قران آغول
۷) ملک[۲]
اوگتای قاآن پادشاهی عاقل و عادل و جوانمرد بود. وی بیشتر وقت خود را به شرابخواری و خوشگذرانی میگذراند و چنگیزخان همیشه وی را نصیحت میکردهاست. چنگیزخان که از اوضاع و احوال فرزندان خود مطلع بود هرکدام را مسئول کاری کرد.[۲] وی مسئلهٔ جانشینی اوگتای را در زمان حیات خود روشن کرد و این مسئله را با سایر فرزندان خود و بزرگان مغول در میان گذاشت و آنها نیز از فرمان او تبعیت کردند. تولی، که بزرگتر از اوگتای بود با وجود اینکه اوگتای از جانب پدر رسماً به مقام قاآنی انتخاب شده بود بهطور غیررسمی تا تعیین اوگتای از طرف قوریلتای با کمک سه نفر از مشاوران پدرش به مدت دو سال بهطور غیررسمی فرمانروایی کرد.
سرانجام دو سال و نیم بعد از مرگ چنگیزخان یعنی در بهار سال ۶۲۶ در کنار نهر کرولن در نتیجهٔ قوریتیای که تشکیل شد اوگتای بهطور رسمی به مقام قاآنی انتخاب شد. اوگتای در ابتدا با قبول این مقام مخالف بود به اصرار برادران و برادرزادگان خود این تکلیف را که وصیت پدر خویش بود را پذیرفت و به مقام قاآنی رسید.
کسی که بیشتر از بقیهٔ افراد در زمان چنگیز به جانشینی اوگتای اصرار داشت شخصی به نام یلوچوت سای مشاوری چینی چنگیز بود وی قصد داشت شخصی عادل و سلیم و بیآزار به مقام خانی برسد که بتواند خرابیهای عهد چنگیز را جبران کند به همین دلیل به اوگتای که بیشتر به عیش و عشرت و خوشگذرانی مایل بود تا کشت و کشتار و خرابی و ویرانی توجه داشت که سرانجام نیز به مقصود خود رسید و اوگتای نیز او را حاکم ولایت چینی متعلق به مغول و مستوفی خود کرد.[۲]
وی بعد از اینکه بر تخت خانی نشست نخست با عقل و درایتی که داشت یاساها را بر قاعدهٔ دورهٔ چنگیزخان مقرر کرد و گران با فرماندهی برادران خود به مناطق مختلف فرستاد. تا رنج و وی تمامی جریمه او افرادی که مرتکب خطایی شده بودند را بخشید و گفت اگر کسی گستاخی کند و مرتکب کار خطایی شود مکافات و جریمهٔ آن فراخود گناه او به او میرسد. در ایران اوضاع بسیار آشوب بود. سلطان جلال الدین هنوز میکرد وی چراطاغون نویان را به همراه جمعی از امرا و سی هزار سوار به دفع او روانه کرد.
ولی با کمکهایی که پس از امرا و حکام ترکستان و حکام مغولی خوارزم گرفت و نیز تعداد خشرهایی که در خراسان به دست آورد تعداد نفرات اردوی او به ۹۰۰ هزار نفر رسید که از راه اسفراین بو وی خود را به صفحات غربی ایران رسانیدند و در آن موقع سلطان جلال الدین خوارزمشاه در (خوی) به سر میبرد. پایان کار سلطان جلال الدین بعد از چند برخورد با مغولان فرار به کوههای میاخارتین و قتل او به دست یکی از اکراد بود.
اگتای قاآن فردی زیرک و هشیار بود در صورت لزوم فردی دست و دلباز بود و در جای خود سختگیر و بیرحم دلی آنچه صفت مشخصهٔ وی بود توجه وی به اسلام بود وی در تمام دوران سلطنت خویش روش سازش را برای به مسلمانان در بیشتر گرفت و برای آن ارجحیت خاصی نسبت به دیگر اقوام و قائل بود. به همین دلیل اوگتای وی در جهت گسترش سیاست اسلام دوستی خود فرمانهایی در زمینهٔ انجام فرائض دینی صادر کرد از جمله آزاد بودن مسلمانان در ساختن مساجد و مدارس و ابنیهٔ خیر، نزدیک صدهزار دینار زر سرخ و دو هزار جامعه برای مشایخ و روحانیون دیگر فرستاد. در زمان اوگتای حکومت ایالات مسلمان همزمان در اختیار محمود یلواج باقی ماند.[۴]
چنگیزخان هر کدام را به امری مخصوص اختیار کرده بود بزرگترین توشی در کار صید و کار که نزدیک ایشان کاری شگرف و پسندیدهاست؛ و جغتای را که از او فروتر بود در تنفیذ یاسا و سیاست و التزام آن و مؤاخذت و عقاب بر ترک آن گزیده و اوگتای را به عقل ورای و تدبیر ملک اختیار کرده و تولی را به ترتیب و ولیت جیوش جنود ترجیح نهاده.[۲]
در روزگار پدر همراه او و دیگر برادران در جنگ با قبیلههای مغول، لشکرکشی به چین شمالی و ایران شرکت داشت و در فتح اشرار خوارزم حضور داشت. وی کوکتای و سوبدای را به سوی قبچاق و بلغارهای ولگا و اروپای شرقی و گروهی از فرماندهان را به سوی چین شمالی، تبت، کره و منچوری فرستاد؛ و خود در سال ۶۲۷ ق همراه توس برادر بزرگتر خود به چین شمالی لشکرکشی کرد. این لشکرکشی تا ۶۳۱ ادامه یافت.
در زمان اوگتای اوضاع برخی نقاط بخصوص خراسان آشفته بود. اوگتای برای سرکوبی مخالفان چراماغون و طایربهادر را مأمور کرد. طایر سعی کرد که حکومت خراسان را از سلطهٔ چینمتور قراقتایی به درآورد. سرانجام اوگتای چراماغون و طایر را از دخالت در کارها منع کرد و حکومت چینمتور را به رسمیت شناخت. وی در سال ۶۳۲ ق/ ۱۲۳۵ شهر قرار قروم را در ساحل رود اروخون بنا نهاد و در آن شهر چینیها و مسلمانان هر یک کاخی به شیوهٔ معماری خویشتن برای او ساختند و باغهای زیبایی در آن شهر و اطراف آن ایجاد کردند و نخستین بار در آن شهر به کشاورزی پرداخته شد وی دستور داد تا در سرتاسر امپراطوری مغول توقفگاههای، سواران زبده و اسبهای تازهنفس نگهداری شود و مأموران، سفیران و بازرگانان به آسانی و به سرعت بتوانند رفتوآمد نمایند. هر یک از بزرگان، امیران، و حاکمان وظیفه یافتند تا در تدارک آن سازمان بکوشند. قاآن همچنین فرمان داد تا شهر هرات را که پس از لشکرکشی مغول جز ویرانهای از آن برجای نمانده بود آباد کنند و در ۶۳۶ ق/ ۱۲۳۹م فرمان داد که ۲۰۰ خانوار از مردم هرات که کوچ کرده بودند بازگردانده شوند. در ۶۳۷ ق به فرمان او به شهر هرات آب رسانده شد. اوگتای قاآن پس از بازگشت از چین دیگر در هیچ لشکرکشی شرکت نکرد و همواره به شکار و خوش گذرانی مشغول بود و برخی از مورخان افراط وی را در این کار سبب مرگ زودرس او دانستهاند.[۳]
زمانی که اترار مورد هجوم مغول قرار گرفت لشکری از ارتش مغول تشکیل شده از هزار سوار تحت فرماندهی با فرمانهایی برای از بین بردن هرگونه تهدید از طرف جنوب و عزیمت به طرف ماوراءالنهر، به طرف جنوب رهسپار شد. بر لشکر جوچی نیز دستور داده شد که به دنبال لشکر جبر رود و پس از آن جدا شود و به طرف پادگانهای خوارزمگاه در فجند یورش برد.[۳]
شجرهنامه
منابع
- ↑ لغتنامهٔ دهخدا. «اگتای قاآن | پارسی ویکی». بایگانیشده از اصلی در ۴ اوت ۲۰۱۷.
- ↑ ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ ۲٫۴ هال، مری (۱۳۸۴). امپراطوری مغول. ترجمهٔ نادر میرسعیدی. تهران: ققنوش. صص. ۲۹.
- ↑ ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ بیانی، شیرین (۱۳۸۴). مغولان و حکومت ایلخانی در ایران. تهران: سمت. صص. ۱۸۶.
- ↑ ولایتی، علی اکبر (۱۳۹۲). ایران از حملهٔ مغول تا پایان تیموریان. تهران: امیرکبیر. صص. ۲۳۹.