از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
گویش تونی یکی از گویشهای فارسی خراسانی در شرق ایران است و زیر مجموعهای از زبان فارسی نو میباشد ولی به دلیل تفاوت ساختاری که در صرف افعال، جملهبندی، وزن و ادای واژگان دارد درک آن را برای شنونده ناآشنا بسیار دشوار مینماید. افرادی که با این گویش تکلم میکنند، بیش از صد هزار نفر برآورد میشود.[ ۱]
محدوده جغرافیایی گویشوران[ ویرایش ]
استان خراسان جنوبی : شهرستان فردوس
استان خراسان رضوی : شهر کاخک
استان خراسان جنوبی : شهرستان سرایان
استان خراسان جنوبی : شهر خضری دشتبیاض
برخی از افعال ساده در این گویش به صورت مرکب به کار میروند مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
پوشیدن
هوبر کِردن
برخی افعال مرکب در این گویش به صورت پیشوندی به کار میروند مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
برنده شدن، پیروز شدن
وَبُردن
نکته دیگری که در این گویش بسیار به چشم میخورد پیشوندهایی است که بر سر اغلب افعال قرار میگیرند:
پیشوند «وا» در اکثر افعال در حالت امر به جای پیشوند «ب» به کار میرود مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
زبان فارسی
گویش تونی
بده
واده
بپرس
واپرس
پیشوند «ور» که اغلب به جای «بر» در فعل امری بکار میرود مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
زبان فارسی
گویش تونی
بلند شو، برخیز
ورخز
بردار
وردر
پیشوند «د» که هم در حالت امری و هم در حالت غیر امری به کار میرود مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
خواهم بست
دخُم بس
پیشوند (ب-م) مانند فارسی کهن دری برای منفی کردن بر سر افعال میآید مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
نرو
بِمرو
پیشوند (ب-ن) برای برخی از افعال نفی به کار میرود مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
نرفتن
بِنری
افعال و مصدرها و ضمایر[ ویرایش ]
زبان فارسی
گویش تونی
زبان فارسی
گویش تونی
آب خوردم
اوُمْ خا
آمدم
بِیَمَدُوم
میخواستم
مَیَدُوم
افتادم
هُوفتِیِدوُم
خواهد شد
خَد شُوُ
خواهد بود
خَد بُوُ
نشستم
هُونشَستُوم
خواهم کرد
خُوم کِی
نشان دادن
نَوُندَن
نمیباشد
نِمَبَه
ویران شد
هُوتُنْبِیده
فروریخت
هُوشِلیده
له شده
بِکُرچِیده
لیز خوردن
خِلِشِیدن
کامل شده
بُود شوده
شکفتن
شَخِیدَه
نماند
بِنِمُن
خیس شدن
دِرِزگ شُودن
ضمایر شخصی و ضمایر اشاره
مفرد
جمع
مَه
مایو
ای
ایِنُو
تو
شمایو
اوُ
اوُنو
گذشته فعل نشستن
مفرد
جمع
هُونشَسْتُم
هُونْشَستَمَه
هُونشَستِد
هُونشَسَتَتَه
هُونشَسِتَشْ
هُونشَسَتَشَه
حال فعل نشستن
مفرد
جمع
هُومَنشیِنُم
هُومَنشِینَم
هُومَنشیِنِی
هُومَنشِینَه
هُومَنشِینَد
هُومَنشِینَنَد
آینده فعل نشستن
مفرد
جمع
هُوخُومنِشَس
هُوخَم نِشَس
هُوخِی نِشَس
هُوخَه نِشَس
هُوخَد نِشَس
هُوخَند نِشَس
در برخی واژگان حرف "خ"به جای صامت"ق" به کار میرود
مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
یقه
یخه
در برخی واژگان حرف "ب" حذف و تبدیل پیشوند افعال به صورت گذشته خود " v" به کار میرود مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
زبان فارسی
گویش تونی
سبز
سوز
چوب
چو
در برخی واژگان حرف "پ" به حرف "ف" تغییر نیافته و به صورت گذشته خود به کار میرود مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
گوسفند
گوسپند
واژگانی که با شین یا سین شروع میشوند صدای اُ یا اِ به کار میروند مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
زبان فارسی
گویش تونی
شتر
اُشتر
شکم
اِشکم
در برخی از واژگان حرف"و" به جای "ف" استفاده میشود مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
کفش
کوش
در برخی از واژگان صامتهای "ت" و "ن" حذف میشود مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
دست
دس
برخی واژگان ساده به صورت مرکب به کار میروند که عموماً از ترکیب اسم + مصدر یا پیشوند + اسم یا به صورت ترکیبی از مضاف + مضافٌالیه ساخته میشوند مانند:
زبان فارسی
گویش تونی
زبان فارسی
گویش تونی
باجناغ
هم زلف
ملاقه
اُگردو
[ ۲] [نیازمند منبع ]
برخی واژگان این گویش کهن با زبانهای ایرانی غربی همچون لری مشترک است.
زبان فارسی
گویش تونی
زبان فارسی
گویش تونی
زبان فارسی
گویش تونی
زبان فارسی
گویش تونی
آب
اُو
شتر
اُشتر
ستاره
اِستَره
سالم
دُرواخ
ترسیدن
اَراز
شب
شُو
خواب
خُو
سبز
سُوز
لجبازی
اِستِیزه
تمام
هَجاش
عمدی
اَلادَر
ناودان
نَتُوا
نگران
دِلَنْدَروا
سرشب
نُماشُوم
برادر
بُرار
دیشب
دُوشنَه
مادر
مَه مَه، ننه
چشم
چَش
لثه
اَرُوک
ناپسند
اَنَاییْ
باردار، حامله
اَوُست
حالا
اُزمَلَر
به اندازه
بُغادَه
گهواره
باچُو
گونه
بُک
ردیف
پَستا
سوگواری
پُرسَه
سرحال
هَه جِیر
ایستاده
هه لک
آماده
تَیار
با حوصله
تِزوک
کوچک
خُردُک
چوب نازک
خَلَاشَه
آرنج
زَنگِیچَه
چانه
زَنَخ
دندان
نک
صحرا
کَزَه
مزرعه
کِشمُو
آفتاب
افتو
باران
بارو
مهمترین اثر مکتوب و به جامانده از این گویش دیوان میرتونی مربوط به سده نهم هجری قمری است. دو بیت از اشعار میر تونی
هَشمی نُونِ جوُ و مَستُ مَلنگی نِمَبَه سَر بُزرگی خَر لَنگُ پوخ هُ توگی نِمَبَه
با شَغالُن سَر کوچه ما وَنِچخی چون اونو مَدی ینو مَده خَه جَنگی نِمَبَه
واژههایی که برای صداهای مختلف به کار میروند، این واژهها در اکثر موارد با اضافه شدن ساکن «سین» و «تا» ساخته میشوند.
زبان فارسی
گویش تونی
صدای شکستن
جِرینگَستَ
صدای افتادن جسم سنگین
گُرمْبَستَ
صدای افتادن جسم سبک
تُرپَستَ
صدای کشیده شدن ورق
خِشَستَ
صدای آتش گرفتن
هُوفَستَ
صدای عبور وسیله تندرو
وِژَستَ
صدای سیلی
شَرقَستَ
صدای ترکیدن
تَرقَستَ
صدای خورد شدن جسم زیر دندان
کُرُچَستَ
صدای افتادن غیرمنتظره جسم
هووستَ