پیوتر ایلیچ چایکوفسکی
ظاهر
پیوتر ایلیچ چایکوفسکی (به روسی: Пётр Ильич Чайковский) (به انگلیسی:Pyotr Ilyich Tchaikovsky) (زادهٔ ۷ مه ۱۸۴۰ در وتکینسک – درگذشته ۶ نوامبر ۱۸۹۳) از آهنگسازان سرشناس روسی در دوره رومانتیسم بود.
چایکوفسکی را یکی از برترین موسیقدانان تاریخ موسیقی کلاسیک میدانند.
منبع دار
[ویرایش]- پس از آخرین نتهای گوتردامرونگ، احساس میکردم که از زندان آزاد شدهام.
- به نقل از هانس گال، دنیای موسیقیدان (۱۹۵۶)
- چیزی که من نیاز دارم این است که دوباره به خودم ایمان بیاورم – زیرا ایمان من به شدت تضعیف شده است. به نظر من نقش من تمام شده است.
- نامه ای به برادرزاده (۹ فوریه ۱۸۹۳) درست قبل از سرودن سمفونی «پاتهتیک» خود (سمفونی شماره ۶)
- درست زمانی که سفرم را شروع میکردم، ایده یک سمفونی جدید به ذهنم رسید، این بار با یک برنامه، اما برنامه ای که برای همه معمایی باقی خواهد ماند – بگذار حدس بزنند که چه کسی میتواند. نام آن «یک سمفونی برنامه ای» (شماره ۶) خواهد بود. در طول سفر، هنگام سرودن در ذهنم، مرتب اشک میریختم. وقتی به خانه رسیدم برای ترسیم آن تصمیم گرفتم و کار به قدری خشمگین و سریع پیش رفت که موومان اول را در کمتر از چهار روز کاملاً آماده کردم و حرکات باقی مانده از قبل به وضوح در ذهنم مشخص شده است. نیمی از موومان سوم در حال حاضر انجام شده است. در این سمفونی نوآوریهای زیادی در فرم وجود خواهد داشت - و اتفاقاً، پایان یک آلگروی پر سر و صدا نیست، بلکه برعکس، یک آداجیوی طولانی خواهد بود. نمیتوانید تصور کنید که من چه خوشبختی را احساس میکنم، زیرا متقاعد شدهام که هنوز زمان من سپری نشده است و من هنوز میتوانم کار کنم. شاید، البته، من اشتباه میکنم، اما اینطور فکر نمیکنم.
- نامه به برادرزاده (اواخر فوریه ۱۸۹۳)
- بهطور کلی، جوانه یک ترکیب آینده، بهطور ناگهانی و غیرمنتظرهای ظاهر میشود. اگر خاک آماده باشد - یعنی اگر تمایل به کار وجود داشته باشد - با قدرت و سرعت فوقالعاده ای ریشه میدهد، در زمین پرتاب می میشود (ریشهها)، شاخهها، برگها و در نهایت شکوفا میشود.
- پیش از تنظیم «برنامه» سمفونی چهارم خود در نامه ای به نادژدا فون مک از فلورانس (۱۸۷۸) نقل شده است.
- من تا مغز استخوانم یک روسی، روسی، روسی هستم.
- به نقل از جفری هیندلی، «دایره المعارف موسیقی لاروس» (۱۹۸۲) شابک ۰۸۹۶۷۳۱۰۱۴
بدون منبع
[ویرایش]منسوب
[ویرایش]- نمیدانم زندگی بدون موسیقی چگونه خواهد بود. در دوران تنهایی ام، موسیقی صمیمیترین دوست من بوده است. این پزشک و معشوقه من نیز بوده است، به این معنا که من گاهی به موسیقی گوش میدهم و رؤیای عاشقی را میبینم که وجود ندارد. آخر شب، وقتی احساس خواب آلودگی نمیکنم، موسیقی را مینوازم - همه نوع موسیقی و خودم را در راز آن گم میکنم. ممکن است تصمیم بگیرم استیوی واندر یا دبوسی یا چایکوفسکی را پخش کنم. بستگی به روحیه من دارد.
- مصاحبه ۱۹۷۷ در گفتگو با مایا آنجلو (۱۹۸۹)
پیوند به بیرون
[ویرایش]این یک نوشتار ناتمام است. با گسترش آن به ویکیگفتاورد کمک کنید. |