یهودیت
ظاهر
یهودیت دین، فلسفه و روش زندگی قوم یهود می باشد. یهودیت، نخستین دین ابراهیمی و نیز به عقیدهٔ بسیاری، نخستین دین سازمان یافتهً یکتاپرست به شمار میرود.
گفتاوردها
[ویرایش]- «اگر ما بخواهیم صفات یهود را در چند کلمه خلاصه کنیم، باید بگوئیم: یهود مانند انسانهائی هستند که تازه از جنگل داخ شهر شده اند و همیشه از صفات انسانی بی بهره بوده اند، چون پست ترین مردم روی زمین زندگی می کنند.»
- گوستاو لوبون منبع: کتاب الیهود فی تاریخ الحضارات الاولی/ ترجمه عادل/ قاهره ۱۹۵۰.
- «... مطابق همین تاریخ یهود در (Cyene) کناره دریای طرابلس غرب، به رهبری اندریا برای کشتن رومیها و وینانیها خروج کرده و همه را از دم تیغ گذراندند سپس خونهایشان آشامیده و گوشتهایشان را خوردند، سرها و استخوانها را هم قطعه قطعه کرده و به سگها دادند. خیلی ها را هم مجبور کردند که یک دیگر را چون حیوانات بکشند. تعداد آنکسانیکه در این کشتارگاه بقتل رسیدند بدویست و بیست هزار (۲۲۰۰۰۰)نفر رسید!
و همانند همین کشتار را نیز در مصر و قبرس به رهبری artemion تکرار کردند و در آن بیش از دویست و چهل هزار نفر(۲۴۰۰۰۰) بقتل رسیدند. و در سافیل واقع در اسپانیا یکصد و سی و هشت مسیحی را بیکی از مقابر دور از شهر برده و آنها را با گلوله مجروح کردند، سپس همه را زنده دفن کردند، بطوریکه دستهایشان بروی زمین ظاهر بود. .»
- کاسیوس در کتاب ۷۸ خود در فصل ۳۲ در حوادث سال ۱۱۷ میلادی
- منبع: My Irrle Vent Defence-Arnold Leese - London ۱۹۳۸
در آثار ادبی
[ویرایش]- شایلاک: من حاضرم با شما معامله کنم، گفتگو کنم، همگام شوم، و حتّی در پیِ شما بیایم؛ ولی حاضر نیستم با شما بخورم و بنوشم و دعا کنم.
- ویلیام شکسپیر در بازرگانِ ونیز، پردهٔ سوم
- سالارینو: مطمئنم اگر او عهد خود را نقض کند، تو گوشتِ او را نخواهی بُرید. برای تو چه فایده دارد؟
- شایلاک: برای طعمهٔ ماهی خوب است و اگر برای چیز دیگری سودی نداشته باشد، دستِ کم حسِّ انتقام مرا تسکین میدهد. او به من هتک حرمت کرده و به قدرِ نیم میلیون به من ضرر زده و به ضررهایم خندیده و منافع مرا تمسخر کرده و به ملّتِ من تحقیر روا داشته و مانعِ معاملات من شده و دوستانِ مرا نسبت به من دلسرد کرده و دشمنانم را بر ضدّم برانگیخته و دلیلش برای همهٔ اینها چیست؟ چون من یک یهودی هستم.مگر یهودی چشم ندارد؟ مگر یک یهودی دست و اعضا و بدن و حواس و فکر ندارد؟ آیا همان غذایی را که یک مسیحی میخورد نمیخورد؟ با همان اسلحهها آسیب نمیبیند؟ به همان بیماریها دچار نمیشود و با همان دواها درمان نمییابد؟ و همان تابستان و زمستان او را گرم و سرد نمیکند؟ اگر به ما سوزن بزنید خون از ما جاری نمیشود؟ اگر ما را قلقلک دهید به خنده نمیافتیم؟ اگر ما را مسموم کنید، نمیمیریم؟ اگر به ما ستم روا دارید، مگر نباید انتقام بگیریم؟
- ویلیام شکسپیر در بازرگانِ ونیز،پردهٔ سوم، صحنهٔ اول