پرش به محتوا

جنگ دوازده‌رخ

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
داستان منظوم
جنگ دوازده‌رخ
نبرد برته و کَهرم (کَهرام) از شاهنامهٔ طهماسبی
زبانفارسی
قالبمثنوی
از کتابشاهنامه
پدیدآورندهفردوسی
سال آفرینشسدهٔ چهارم و پنجم هجری قمری
گونه (ژانر)حماسه
موضوعجنگ
سبکخراسانی
شمار ابیات۲۵۲۱ برپایهٔ ویرایش خالقی مطلق
وزنمُتَقارِبِ مُثَمَّنِ مَحْذوف: فَعولُن فعولن فعولن فَعول
شخصیت‌هاکیخسرو، افراسیاب
پیران ویسه، گودرز، گیو، بیژن، هومان، فریبرز، کلباد، گروی زره، گرازه، سیامک تورانی، فروهل، زنگله، رهام، بارمان، رویین، هجیر، سپهرم، زنگه شاوران، اخواست، گرگین، اندریمان، برته، کهرم، گستهم پسر گژدهم، لهاک، فرشیدورد
فضاپادشاهی کیخسرو

جنگ دوازده‌رخ[۱] نام سومین جنگ ایران و توران است. در شاهنامهٔ فردوسی به‌طور مفصل به این جنگ حماسی پرداخته شده که یکی از مهم‌ترین پیروزی‌های دوره پادشاهی کیخسرو بر توران است. جنگ دوازده‌رُخ در واقع ادامه جنگ میان ایرانیان و تورانیان بود. در این جنگ، ۱۲ پهلوان برگزیده از ایران با ۱۲ پهلوان از توران مبارزه می‌کنند و گروه پهلوانان ایرانی پیروز می‌شوند و در پایان نیز پیران سردار سپاه افراسیاب به دست گودرز سردار سپاه کیخسرو کشته می‌شود.

ماجرای جنگ

[ویرایش]

یکی از مهم‌ترین جنگ‌های ایرانیان علیه تورانیان است که در زمان پادشاهی کیخسرو به پیروزی ایرانیان منجر شد. فردوسی این رویداد را در ۲۵۱۸ بیت شعر وصف کرده‌است. بعضی کتاب‌های تاریخی دیگر با اندکی تغییر به این جنگ پرداخته‌اند اما اساس داستان شبیه هم می‌باشد. به نوشته شاهنامه، کیخسرو آگاه شد که افراسیاب، شاه توران، سپاهی بزرگ را برای حمله به ایران گرد آورده‌است. کیخسرو برای رایزنی، هنگی تشکیل داد و سرداران خود را فرا خواند و به هر کدام مأموریت ویژه داد. گودرز فرمانده لشکر چهارم ایران مأموریت یافت با گفتگو و عدم توسل به زور تنش را حل نماید. او از پایتخت با لشکری گران بسوی منطقه جغرافیای مرز آمد و موقعیتی مناسب در کوه زیبد توقف کرد؛ او فرزند خود گیو را همان‌طور که فرمانروای ایران کیخسرو خواسته بودبا پیام صلح نزد پیران فرستاد و از افراسیاب و پیران خواست که دست از جنگ افروزی و لجاجت بردارد.[۲]

بی‌آزار لشکر بفرمان شاههمی رفت منزل‌به‌منزل سپاه
چو گودرز نزدیک زیبّد رسیدسران را ز لشکر همی برگزید.[۳]

استقرار سپاه در کوه زیبَد

[ویرایش]
شاهنامه بایسنقری جنگ دوازده رخ)

گودرز فرماندهان سپاه را فراخواند و به هر یک دستور داد که عملیات خود را آغاز کنند: نخست فرزند خود گیو را گفت که سپاهی برگیرد و به توران نزد پیران برود و پیام کیخسرو را ابلاغ کند و بگوید از همهٔ بدی‌ها و خیانت‌های شما می‌گذریم و جنگ را پدیده‌ای زشت و زیانبار می‌دانیم؛ و بگوید: «ای پیران! می‌دانی که ایرانیان از تو خیانت‌ها دیده‌اند و من به فرمان پادشاه کیخسرو، به نزد تو آمده‌ام تا با تو بگویم که پادشاه ایران همهٔ جرائم تو را خواهد بخشید و به خاطر مهربانی‌هایی که با سیاوش و کیخسرو و فرنگیس در توران کردی، بدی‌های تو را فراموش کرده‌است و نمی‌خواهد که تو در این جنگ، به دست ایرانیان، جانت را از دست بدهی.»[۴]

پهلوان گیو پس از گفتگوها و رایزنی‌های طولانی با پیران در کنار رود جیحون در شهر ویسه گرد از اراضی بلخ نا امیدانه به اردوگاه لشکر در کوه زیبد گناباد برگشت.[۵] و به پدرش گودرز گفت که افراسیاب جنگ را انتخاب کرده‌است و هیچ شرطی را نمی‌پذیرند و با لشکری بس گران در حال حرکت به بسوی گنابد هستند. افراسیاب شاه توران به فرمانده خود پیران فرمان داده‌است که همه پهلوانان ایرانی را نابود کند و سوگند خورده‌است:

نه گودرز باید که ماند نه گیونه فرهاد و گرگین نه رهام نیو

گودرز دانا که انتظار چنین پاسخی را از افراسیاب و پیران، چشم داشت. لشکر ایران را در دامنه کوه زیبد آماده رویارویی کرد و با رسیدن لشکر پیران جنگ سختی درگرفت.[۳]

چو پیران سپاه از گنابد براندبروز اندرون روشنایی نماند
چو دانست گودرز کآمد سپاهبزد کووس و آمد ز زیبّد براه
ز کوه اندر آمد بهامون گذشتکشیدند لشکر بران پهن دشت
ز زیبَد همی تاگُنابد سپاهدر و دشت ازیشان کبود و سیاه
ز گَرد سپه روز روشن نماندز نیزه هوا جز بجوشن نماند
وز آواز اسبان و گَرد سپاهبشد روشنایی ز خورشید و ماه

پنج روز آرایش جنگی دو لشکر رو در روی یکدیگر، ایرانیان در کوه زیبَد و تورانیان در کوه گُنابد هر دو طرف را خسته کرد در نهایت تصمیم می‌گیرند نبرد تن به تن انجام دهند بدین صورت که یک تیم یازده نفری از دلیران هر طرف انتخاب شود و دو به دو بجنگند، یازده سردار ایرانی و یازده سردار تورانی داوطلب جنگ شدند. سرداران ایرانی بدون تلفات حریفان خود را از پای درآوردند و پیروز شدند با کشته شدن یازده پهلوان اصلی لشکر توران، لشکر توران پا به فرار گذاشتند؛ و در نهایت دو نفر به نزد افراسیاب رسیدند و شکست لشکر توران را گزارش دادند. کیخسرو نیز پس از شنیدن خبر پیروزی لشکر ایران بسوی کوه زیبد حرکت کرد و در جشن پیروزی حضور یافت و دستور داد پیران را در ایوانی در دامنه کوه (در صوفه) دفن کنند. این مکان را هنوز ایوان صوفه پیر می‌نامند.[۳]

پهلوان ایرانی و هماوردان تورانی آنها

[ویرایش]

در ابتدا بیژن گیو از سپاه ایران، هومان، برادر پیران، از سپاه توران را در نبردی تن به تن می‌کشد. سپس، یازده نبرد تن به تن رخ می‌دهد که در همه آنها سرداران ایرانی به پیروزی می‌رسند.[۱]

  1. فریبرز کاوس در مقابل کلباد ویسه
  2. گیو گودرز و گروی زره
  3. گرازه و سیامک تورانی
  4. فروهل و زنگله
  5. رهام گودرز (روهام) و بارمان
  6. بیژن گیو و رویین پسر پیران
  7. هجیر دلاور و سپَهرَم
  8. زنگه شاوَران و اَخواشت تورانی
  9. گرگین میلاد و اندریمان
  10. بَرته (بارتا) دلاور ایرانی و کَهرام تورانی کهرام به معنی رام کوچک است. مَهرام به معنی رام بزرگ.
  11. گودرز و پیران ویسه
  12. گستهم پسر گژدهم با لهاک و فرشیدورد[۳]

بیژن، نوهٔ گودرز هم در زیبّد به او می‌پیوندد و در نبردی سخت هومان، برادر پیران، را می‌کشد. این جنگ بنوعی ریشه در خون‌خواهی سیاوش داشت.

مراحل پایانی جنگ

[ویرایش]

در پایان این جنگ پیران وزیر افراسیاب نیز در همین جنگ با حمله گودرز کشته‌شد. سرانجام جنگ با پیروزی سپاه ایران به رهبری عالی کیخسرو و فرماندهی میدانی گودرز و با کشته شدن پیران پایان می‌یابد؛ لذا جشن عظیمی در ایران برپا می‌شود. این مهم‌ترین جنگ ایران و توران است که ایران با هزینه کم سپاه مهاجم تورانی را تار و مار می‌کند. پس از پیروزی هر یازده رخ (پهلوان) ایرانی، در نبرد تن به تن با پهلوانان تورانی، دوازدهمین نبرد نیز میان گستهم پسر گژدهم با لهاک و فرشیدورد تورانی وقوع یافت که این بار نیز پهلوان ایرانی پیروز گشت.[۳]

مسیر حرکت سپاه ایران و توران

[ویرایش]

بنابر نوشته دکتر محمد عجم در خصوص مسیر رزم سپاه ایران دو نظر وجود دارد یکی نظر تاریخی دوم نظر باستان‌شناسی از نوشته فردوسی بر می‌آید که سپاه ایران از مرکز فعلی ایران حرکت کرده‌است همچنین بنا بر نوشته منهاج سراج در کتاب «طبقات ناصری» ۶۵۸ ق جلد اول در بخش دوره پادشاهان کیانیان صفحه ۱۴۳ سپاه از اصفهان حرکت کرده‌است. باور علمی تر این است که حرکت گودرز از منطقه فارس بوده نقش رستم و پاسارگاد منطقه‌ای است که کیانیان در آنجا بوده‌اند دوم اینکه اگر بپذیریم کیخسرو همان کوروش کبیر است در این صورت نیز کوروش و تمرکز ارتش اصلی ایران بیشتر دوران اقامت خود را در جلگه مرو دشت به‌خصوص دشت پاسارگاد گذرانده‌است.[۴]

درس‌ها و پندهای جنگ

[ویرایش]

داستان دوازده رخ به لحاظ پی‌رنگ، توصیفات دراماتیک و توجه به خوی و سرشت انسان، یکی از عالی‌ترین داستان‌های شاهنامه است. فردوسی در شرح علت و علل این جنگ و بدی‌ها و خسارات جنگ از قول کیخسرو پندها و اندرزهایی را بیان می‌کند که خواندنی است.

نگارخانه

[ویرایش]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. ۱٫۰ ۱٫۱ «DAVĀZDAH ROḴ». ENCYCLOPÆDIA IRANICA. دریافت‌شده در ۵ مارس ۲۰۱۶.
  2. پیغام گودرز تحقیرآمیز بود و پیران آن را قبول نکرد
  3. ۳٫۰ ۳٫۱ ۳٫۲ ۳٫۳ ۳٫۴ «جنگ دوازده رخ زیبّد». دریافت‌شده در ۵ مارس ۲۰۱۶. از پارامتر ناشناخته |شاهنامه ناشر= صرف‌نظر شد (کمک)
  4. ۴٫۰ ۴٫۱ «جغرافیای دوازده رخ زیبّد». دانشگاه فردوسی فصلنامه ایرانشناسی شماره 9. دریافت‌شده در ۵ مارس ۲۰۱۶.
  5. درخواست گودرز این بود که دو برادر و یک فرزند پیران گروگان گودرز باشد ولی پیران آن را نپذیرفت

منابع

[ویرایش]
  • عجم، محمد (۱۳۹۷). جغرافیای جنگ دوازده رخ. ترجمهٔ [۱]. مشهدفصلنامه ایران‌شناسی سال 5 شماره 9: دانشگاه فردوسی. شابک ۹۵۳۹۴۲ مقدار |شابک= را بررسی کنید: length (کمک).
  • حسین، الهی قمشه‌ای (۱۳۸۶). شاهنامه فردوسی. ترجمهٔ ناهید فرشادمهر. تهران: نشر محمد. شابک ۹۶۴-۵۵۶۶-۳۵-۵. [۲] بایگانی‌شده در ۷ اکتبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine
  • شاهنامه آنلاین. جنگ دوازده رخ [۳]
  • زمانی، عباس. سه اثر تاریخی زیبَد. مجله بررسی‌های تاریخی، شماره ۴۱، مهر و آبان ۱۳۵۱ (۲۴ صفحه - از ۴۳ تا ۶۶)[۴][پیوند مرده]
  • قلعه زیبَد محل سکونت یزدگرد و گودرز [۵]
  • اولین فستیوال ۱۲ رخ در مجموعه قلعه زیبَد برگزار شد. * اولین مراسم بزرگداشت فردوسی در محل واقعه جنگ دوازده رخ در زیبَد گناباد برگزار شد.[۶] بایگانی‌شده در ۲۱ اکتبر ۲۰۱۶ توسط Wayback Machine
  • تصاویر مراسم بزرگداشت فردوسی در محل واقعه جنگ دوازده رخ [۷] بایگانی‌شده در ۲ اکتبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine
  • اشعار ۱۲ رخ شاهنامه با صدای دکتر کزازی * مصاحبه روزنامه خراسان روزنامه صبح ایران شماره ۱۹۱۹۶–۲۹/۱۱/۱۳۹۴ با دکتر محمد عجم
  • کتاب نبرد دوازده رخ چاپ اول ۱۳۹۳ نوشته نویدی مهر، مشهد، انتشارات آستان قدس. شابک ۹۷۸-۹۶۴-۰۲-۰۹۸۵-۱
  • خالقی مطلق، جلال (بهار ۱۳۷۴). «کیخسرو و کوروش». مجله ایران‌شناسی. تهران (۱). بایگانی‌شده از اصلی در ۶ دسامبر ۲۰۱۲.
  • روزنامه همشهری، دومین همایش ۱۲ رخ در زیبد گناباد [۸]
  • روزنامه عصر اقتصاد23/2/97 [۹] بایگانی‌شده در ۱۷ مه ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine
  • نسخه آنلاین کتاب تاریخ و جغرافیای گناباد [۱۰]
  • متن اشعار دوازده رخ در شاهنامه [۱۱]

پیوند به بیرون

[ویرایش]