پرش به محتوا

کردستان عراق

مختصات: ۳۶°۵۵′ شمالی ۴۴°۲′ شرقی / ۳۶٫۹۱۷°شمالی ۴۴٫۰۳۳°شرقی / 36.917; 44.033
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
نقشه تقریبی منطقه کردنشین عراق

کردستان عراق یا کردستان جنوبی[۱] (کردی: باشووری کوردستان)[۲][۳][۴] به بخش پرجمعیت کرد شمال عراق اشاره دارد. این بخش یکی از چهار بخش «کردستان» در آسیای غربی در نظر گرفته می‌شود که بخش‌هایی از جنوب شرقی ترکیه (کردستان شمالی)، شمال سوریه (کردستان غربی)، و شمال غربی ایران (کردستان شرقی) را نیز شامل می‌شود.[۵][۶] بیشتر منطقه جغرافیایی و فرهنگی کردستان عراق بخشی از اقلیم کردستان (KRI) است که به عنوان یک منطقه خودمختار توسط قانون اساسی عراق به رسمیت شناخته شده‌است. دولت اقلیم بر سر اداره مناطق خارج از قلمرویش، با دولت مرکزی عراق اختلاف دارد.[۷] مانند بقیه کردستان و برخلاف اکثر مناطق دیگر عراق، این منطقه داخلی و کوهستانی است.

لغت‌شناسی

[ویرایش]
اربیل، پایتخت اقلیم کردستان

منشأ دقیق نام «کُرد» نامشخص است. پسوند -ستان یک اصطلاح ایرانی برای منطقه است. ترجمه تحت اللفظی برای کردستان «منطقه کردها» است.

این نام قبلاً «کوردستان» نیز نوشته می‌شد.[۸][۹] یکی از نام‌های باستانی کردستان «کردوئنه» است.[۱۰][۱۱]

اقتصاد

[ویرایش]

استان‌های دهوک، اربیل، حلبچه و سلیمانیه از نظر زمین‌های کشاورزی غنی هستند که گندم و غلات دیگر در آنجا کشت می‌شود.[۱۲] بیشتر مناطق دیم هستند، اما برخی سیستم‌های آبیاری کوچکتر نیز وجود دارد.[۱۲] گردشگری شاخه دیگری است که توجه دولت اقلیم را به خود جلب می‌کند.[۱۳] در سال ۲۰۱۴، اربیل به عنوان پایتخت گردشگری توسط شورای عرب گردشگری اعلام شد.[۱۴]

روابط ایران و کردستان

[ویرایش]

پیش از جنگ چالدران، سلطان سلیم اول عثمانی توانست ممالیک را تصرف کند . مناطق کُرد نشین شمال آن از جمله البستان و مرعش را به امپراتوری عثمانی ضمیمه کند. ممالیک توسط موسی از بازماندگان سلسله ایوبی تاسیس شده بود. در نتیجه ی جنگ چالدران، عراق و آناتولی شرقی از ایران صفوی جدا شد که شامل نواحی کُرد نشین از جمله اردهان، ارزنجان، دیاربکر، اربیل و دیاله می شدند.

هیزول‌ها قبیله ای کُرد در ترکیه ، سوریه و عراق در پیوند با ایل خزل از ایلات کُرد فیلی ایران اند.[۱۵] آنان از طرفداران صفویه و از قزلباش‌ها بودند. پس از جنگ چالدران هیزول‌ها در ماردین-دیاربکر به مبارزاتشان ادامه دادند و شکست خوردند. در شورش شاه اسماعیل دوم که در سال ۱۵۷۷ تا البستان گسترش یافت، قبیله هیزولی از پیشروان شورش بود.در این شورش طوایف خیسور (Xisor) و کاوی (Kavi) نیز شرکت داشتند.[۱۶][۱۷]

اقوام مرزنشین کرد همچون اقوام حیدران و سیپکی روابط میان دو امپراتوری عثمانی و ایران را سخت کرده بود. درویش پاشا، اقوام کرد سیپکی را تبعید و در ارچش اسقرار داد و از باز پس فرستادن آنان اجتناب نمود. سپس ایران لشگر گرد آوری نمود و جنگ عثمانی و ایران در سال ۱۸۲۱ شروع شد.[۱۸] شمیم در کتاب خود، در مورد نقش ایل ملکشاهی چمزی به ریاست و سرداری پهلوان موسی خمیس و حسن خان والی- والی ایلام و لرستان - که در رکاب محمد علی میرزا دولتشاه شاهزاده قاجار و فرزند فتحعلی شاه قاجار بوده‌اند و به دولت عثمانی حمله برده و بغداد را محاصره کرده‌اند، چنین نوشته است: «سپاه دیگر ایران به فرماندهی دولتشاه، در حوالی شهر زور و کنار سیروان رود با کمک حسن خان فیلی و جنگجویان فیلی پشتکوه به خصوص ایل ملکشاهی چمزی (سند فتح نامه) سپاه محمد آقای کهیا و محمود پاشا را شکست دادند و فراریان ترک را تا کرکوک عقب راندند (اواخر ذو الحجه ۱۲۳۶و اوایل محرم ۱۲۳۷ هجری قمری). دولتشاه سلیمانیه را متصرف شد و از راه سامرا به طرف بغداد حمله برد. داودپاشا، حاکم بغداد، در محاصره افتاد و شیخ موسی پسر شیخ جعفر نجفی را برای شفاعت نزد دولتشاه فرستاد. اتفاقاً دولتشاه در همان اوقات بیمار شد و در محل طاق کسری وفات یافت(۲۶ صفر ۱۲۳۷ هجری قمری)[۱۹][۲۰] عباس میرزا در سال ۱۸۲۱ حملات خود را به منطقه آناتولی شرقی آغاز نمود. نیروهای ایران و عثمانی در منطقه نزدیک به دریاچه وان با یکدیگر روبرو شدند. این نبرد که به نبرد ارزروم نیز مشهور است، به پیروزی ایرانیان منجر شد. ولی بعد سپاه ایران به وبا دچار شده و فتحعلی شاه مجبور به صلح گشت. و پیمان ارزروم منعقد شد.

حکومت پهلوی از قیام شیخ محمود برزنجی و مردم کرد علیه استعمار بریتانیا در عراق و شورش آرارات در ترکیه طرفداری کرد[۲۱] اما در مورد محمود خان دزلی چنین نبود. او در سال ۱۹۱۹ میلادی با درخواست شیخ محمود حفیدزاده برزنجی، سلیمانیه را که در اشغال انگلستان بود آزاد کرد و ۲۰۰ نفر از نیرو های آنان از جمله کاپیتان دانلیس، حاکم سیاسی بریتانیا در سلیمانیه را اسیر کرد. پس از تصرف سلیمانیه و جنگ دربند بازیان، محمودخان به دزلی که روستایی مرزی در کردستان ایران است بازگشت. دولت پهلوی وی را به سنندج دعوت کرده و او را دستگیر و در شهر آبادان به تحویل انگلستان داد. او تا سال ۱۹۲۱ در هندوستان زندانی بود و پس از آزادی و بازگشت به ایران به دستور رزم‌آرا، مسموم شد و بعد از ۹ روز درگذشت.[۲۲]

اوج حرکات سیاسی و نظامی ایل بارزان به ایام تصدیگری شیخ عبدالاسلام دوم و پدر ملا مصطفی بارزانی برای رهایی از سلطه نظامی عثمانی و پیروزی آنان باز می گردد.[۲۳]

در اوایل دهه ۱۹۷۰، کردها یک رهبر (تقریباً) بلامنازع به نام ملا مصطفی بارزانی داشتند که عملاً تمام کردهای ناسیونالیست عراق را تحت رهبری خود متحد کرده بود، و همچنین عمدتاً فعالیت کردها را در ایران، ترکیه و سوریه تحت کنترل خود قرار داده بود.[۲۴]

صفحات 301 و 302 از کتاب ساواک از تشکیل تا انحلال

بارزانی وقتی از طرف محمدرضا پهلوی شاه ایران حمایت مالی و تسلیحاتی شدند حسن البکر ناچار شد حق خود مختاری آنان را به رسمیت بشناسد.[۲۵] در آن دوره توسط ساواک یک فرستنده ی قوی نیز از خارج خریداری شده و در منطقه ی بارزان نصب شده بود که از آن برای تبلیغات ملا مصطفی بارزانی استفاده میشد. انتخاب یک سرلشگر با ویژگی های خاص از سوی رژیم پهلوی به عنوان رابط خود با کردهای بارزانی بیانگر اهمیت وجود جبهه بارزانی برای حکومت شاه بود و در واقع همین حمایتها نیز سبب شد که عملیات های حکومت عراق علیه نیروهای بارزانی به نتیجه نرسد.[۲۶]

بارزانی پیروزی انقلاب اسلامی ایران را با خشنودی پذیرا شدند و مسعود بارزانی طی مصاحبه با روزنامه های داخلی و خارجی رژیم پهلوی و امپریالیسم آمریکا را به خاطر خیانت به اکراد عراق مورد حمله قرار داد.[۲۷] (بارزانی معتقد بود حکومت پس از قرار داد الجزایر کُرد هارا به صدام فروخت )

ملا مصطفی بارزانی به علیت سرطان خون درگذشت و جنازه اش را به اُشنویه آورده و دفن کردند. در طول جنگ ایران با عراق، مسعود بارزانی در کنار ارتش ایران با عراقی ها جنگید.[۲۸]

در کتاب سنگلدلی و سکوت نوشته ی کنعان مکییه آمده است: همکاری کُرد ها با ایران طی جنگ ایران با عراق موجب خشم صدام شد. به تعبیر یک دیپلمات خارجی خنجری بود که از پشت به صدام زده شده بود، و صـدام هرگـز ایـن ضـربه را فرامـوش نمیکرد (ایندپندنت به نقل از داول ۱۹۹۱ ). صـدام انتقـام آن را از بـارزانی هـا گرفـت و عده ای از آنان را از دره بارزان به جنوب تبعیـد کـرد و سـپس در در مجموعـه قوش تپه واقع در جنوب عراق اسکان شده بودند. تمام افراد بالاتر از سـیزده سـال را گرفتنـد و همه آنها را به قتل رساندند. حدود ۸۰۰۰ بارزانی در این کشتار کشته شدند، ارتش و افراد حزبی تمام ارزش هـا و اخلاقیات را زیر پا گذاشتند، به زنان تجاوز می کردند و یا آنها را به زور به معشوقه ی خود در می آوردند. مردی به من گفت: زنان خودکشی را بهتر از آن می دانند که در این مـورد حـرف بزننـد و این مقدمه ی کشتار بسیار وسیعی شد که به نام انفال شناخته شده است.[۲۹]

در طول عملیات انفال که از سال ۱۳۶۶ آغاز شد و طی آن ۲۰ لشکر ارتش عراق بیش از ۴۰۰۰ روستای کُرد نشین را بمباران کردند تعداد ۱۸۰٬۰۰۰ نفر (بە نقل از بعضی منابع بیش از ۲۰۰٬۰۰۰ نفر) کُرد کردستان عراق را قتل‌عام شدند. تعداد کل کشته شدگان کُرد در کردستان عراق در جنگ هشت ساله ایران و عراق ۲۵۰هزار نفر گفته شده است و این در حالی است که خبرگزاری برنا آمار شهدای ایران در جنگ با عراق را ۱۹۶۸۳۷ نفر گزارش کرده است. [۳۰]

منابع

[ویرایش]
  1. Ali, Othman (October 1997). "Southern Kurdistan during the last phase of Ottoman control: 1839–1914". Journal of Muslim Minority Affairs. 17 (2): 283–291. doi:10.1080/13602009708716377.
  2. "مێژوو "وارماوا" له کوردستان" (به کردی). Retrieved 24 December 2019.
  3. Yassin, Borhan (2008). "عێراقی دوای سه‌ددام و چاره‌نووسی باشووری کوردستان" (به کردی). Lund University Publications. {{cite journal}}: Cite journal requires |journal= (help)
  4. "Ala û sirûda netewiya Kurdistanê" (به کردی). Retrieved 24 December 2019.
  5. Bengio, Ofra (2014). Kurdish Awakening: Nation Building in a Fragmented Homeland. University of Texas Press. p. 2. Hence the terms: rojhalat (east, Iran), bashur (south, Iraq), bakur (north, Turkey), and rojava (west, Syria).
  6. Khalil, Fadel (1992). Kurden heute (به آلمانی). Europaverlag. pp. 5, 18–19. ISBN 3-203-51097-9.
  7. "Archived copy" (PDF). Archived from the original (PDF) on 2016-11-28. Retrieved 2016-11-15.{{cite web}}: نگهداری یادکرد:عنوان آرشیو به جای عنوان (link)
  8. The Edinburgh encyclopaedia, conducted by D. Brewster—Page 511, Original from Oxford University—published 1830
  9. An Account of the State of Roman-Catholick Religion, Sir Richard Steele, Published 1715
  10. N. Maxoudian, "Early Armenia as an Empire: The Career of Tigranes III, 95–55 BC", Journal of the Royal Central Asian Society, Vol. 39, Issue 2, April 1952, pp. 156–163.
  11. A.D. Lee, The Role of Hostages in Roman Diplomacy with Sasanian Persia, Historia: Zeitschrift für Alte Geschichte, Vol. 40, No. 3 (1991), pp. 366–374 (see p.371)
  12. ۱۲٫۰ ۱۲٫۱ "The Republic of Iraq, Drought in northern parts of the country" (PDF). Food and Agricultural Organization of the United Nations. 11 June 2021.{{cite web}}: نگهداری CS1: url-status (link)
  13. "Shaqlawa". Ishtar Broadcasting Corporation. Archived from the original on 2016-08-27. Retrieved 2017-01-21.
  14. "UNPO: Iraqi Kurdistan: Erbil Best Arab Tourism Capital". unpo.org. Retrieved 2021-08-08.
  15. Asiretler Tarihi 2010 (به ترکی استانبولی). به کوشش Ibrahim Bozkurt.{{cite book}}: نگهداری CS1: سایر موارد (link)
  16. Mehmet Bayrak, İç Toroslarda Alevî Kürt Aşiretler.
  17. Kilis Urfa Adıyaman ve çevresinde-Mustafa Öztürk.T.C. Fırat Üniversitesi, 2004 - Adıyaman, (Turkey).
  18. Ateş 2013, p. 49.
  19. علی اصغر شمیم، ایران در دوره سلطنت قاجار. تهران: انتشارات مدبر، 1384، چاپ یازدهم. صص118-119
  20. رضا قلی خان هدایت، تاریخ روضه الصفای ناصری. جلد ۱۲. به تصحیح و تحشیه جمشید کیانفر. تهران: انتشارات اساطیر، ۱۳۸۰، ص7782.
  21. برزويى، مجتبى, 2000 ·اوضاع سياسى كردستان: از ١٢٥٨ تا ١٣٢٥ ه. ش - صفحه 263.
  22. «قهرمانی استعمار ستیز از خطه کردستان». خبرگزاری جمهوری اسلامی.
  23. گنجينه اسناد - جلد 16,چاپ 3 - صفحه 205.
  24. Martin Van Bruinessen. «The Kurds Between Iran and Iraq». merip.
  25. علی بیگدلی .تاريخ سياسى و اقتصادى عراق - صفحه 61.
  26. زارع، رضا,2005. بررسى روابط رژيم پهلوى و اسرائيل (١٣٥٧-١٣٢٧). ص 245.
  27. فردوست، حسىن · 1990 .ظهور و سقوط سلطنت پهلوى - جلد 1 - صفحه 504.
  28. الموتى، مصطفى · 1988 .ايران در عصر پهلوى جلد 9 . ص 502.
  29. کنعان مکییه 2005 . سنگدلی و سکوت . ص 201.
  30. «آمار دقیق کل شهدای جنگ تحمیلی به تفکیک استان‌ها». borna.news.

لینک خارجی

[ویرایش]