پرش به محتوا

معاهده سور

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
معاهدهٔ سور
نام بلند:
  • پیمان صلح بین متفقین و نیروهای مرتبط و امپراتوری عثمانی
تقسیم‌بندی‌های آناتولی و ترکیه با توجه به معاهدهٔ سور
تاریخ امضا۱۰ اوت ۱۹۲۰
مکان امضاسور، فرانسه
شرط اجراتصویب شده توسط امپراتوری عثمانی و سه قدرت‌های هم پیمان اصلی
امضاکنندگانقدرت‌های اصلی
 امپراتوری عثمانی

قدرت‌های هم پیمان
فرانسه فرانسه
 ایتالیا
 ژاپن
 بریتانیا


ضامندولت فرانسه
زبان‌هازبان فرانسوی، زبان انگلیسی، زبان ایتالیایی
[[wikisource:Treaty of Sèvres}|Treaty of Sèvres}]] در ویکی‌نبشته
Borders of Turkey according to the unratified Treaty of Sèvres (1920) which was annulled and replaced by the Treaty of Lausanne (1923) in the aftermath of the Turkish War of Independence

معاهدهٔ سِور (به فرانسوی: Traité de Sèvres)، (به انگلیسی: Treaty of Sèvres) یا پیمان سور، معاهده‌ای بود که در روز ۱۰ اوت سال ۱۹۲۰ میلادی بین امپراتوری عثمانی که در جنگ جهانی اول در کنار امپراتوری آلمان و امپراتوری اتریش-مجارستان وارد جنگ شده بود و میان نیروهای پیروز متفقین یعنی (روسیه، بریتانیا و فرانسه) امضا شد. در آن هنگام، بریتانیایی‌ها و فرانسوی‌ها تنگه‌های داردانل و بسفر و شهر استانبول را تصرف خود داشتند. پیمان سور موجب ظهور جنبش ملی‌گرایان تُرک شد. ملی‌گرایان تُرک و بخش اعظم نیروهای ارتش علیه سلطان محمد ششم دست به شورش زدند.

در اوت ۱۹۲۰ مفاد معاهده بدین صورت بود:

انعقاد معاهدهٔ سور

[ویرایش]
نخست‌وزیر یونان، الفتریوس ونیزلوس در حال امضاء معاهده سور

بر اساس توافق کنفرانس سانرمو متن نهایی قرارداد صلح با عثمانی در ۱۰ اوت ۱۹۲۰ میلادی بین عثمانی و متفقین در شهر سور فرانسه به امضاء رسید. امضاء کنندگان معاهده سور عبارت بودند از نمایندگان کشورهای:(بریتانیا، فرانسه، ژاپن، ارمنستان، دولت عثمانی، ایتالیا، بلژیک، یونان، لهستان، پرتغال، رومانی، پادشاهی حجاز، پادشاهی یوگسلاوی، چکسلواکی.

از سوی ارمنستان، آوتیس آهارونیان، معاهده سور را امضاء کرد و از سوی دولت عثمانی هادی پاشا، (وزیر آموزش و پرورش)، شورای دولت، هالیس بی و رضا بلوک‌باشی عهدنامه سور را به امضاء رساندند. ریاست جلسه بر عهده میلران نخست‌وزیر فرانسه بود.

مفاد مرتبط به ارمنی‌ها در معاهده سور

[ویرایش]
نقشه (تعیین شده در سال ۱۹۲۰)، از شرق ترکیه، نشان از موقعیت ترکیه و ارمنستان با توجه به تصمیم تعیین مرز توسط رئیس‌جمهور ویلسون در پیمان سرو

مفاد مرتبط به ارمنی‌ها در معاهده سور عبارت بودند از مفاد ۸۸ تا ۹۲ که مفاد ۸۸ و ۸۹ دلالت بر تشکیل کشور مستقل ارمنی (ارمنستان ویلسون) دارد.

  • ماده ۸۸: «دولت عثمانی یک کشور ارمنستان آزاد و مستقل را به رسمیت می‌شناسد و آن را رسماً اعلام می‌کند.»
  • ماده ۸۹: «ترکیه و ارمنستان و همچنین سایر قدرت‌های امضا کنندهٔ قرارداد موافقت می‌کنند که مسئلهٔ تعیین مرزهای بین ترکیه و ارمنستان در ولایات ترابزون و ارزروم و وان و بیتلیس به حکمیت رئیس‌جمهور آمریکا گذاشته شود و تصمیمات او را در این مورد بپذیرند و نیز بر هر گونه مقرراتی که برای دست یافتن ارمنستان به دریا و برای غیرنظامی کردن سرزمین‌های عثمانی وصل به ارمنستان تصویب شود صحه بگذارند.»
  • ماده ۹۰: «از هنگام تصویب این معاهده، دولت عثمانی تمامی شش ولایت ارمنی را تخلیه و از تمام حقوق خود چشم خواهد پوشید.»
  • ماده ۹۱: «دولت عثمانی بی عدالتی در قوانین مربوط به اموال متروکه قربانیان (مصادره اموال ارمنی‌ها در ترکیه) در سال ۱۹۱۵ میلادی را قبول دارد و اقدام‌های لازم تکمیلی مربوط به آن را پذیرفته و آن قوانین را از گذشته تا آینده باطل و بی‌اعتبار دانسته‌است.»
  • ماده ۹۲: «دولت عثمانی جدا متعهد شده که تا حد امکان استرداد خانه‌های کسانی که از ژانویه ۱۹۱۴ به زور و از ترس کشته شدن یا هر فشار دیگری از محل زندگی خود دور شدند و همچنین برگرداندن آنان بر سر مشاغل خود تسهیلاتی قائل شود. این دولت همچنین تعهد کرد تا تمام اموال منقول یا غیرمنقول افراد نامبرده تبعه تُرک یا عضو هر جمعیتی را که هستند خیلی زود به آن‌ها برگرداند. دولت عثمانی با انتصاب هیئت‌های داوری توسط شورای جامعه ملل در هر کجا که لازم باشد موافقت می‌کند. این هیئت‌ها باید تمام دعاوی مربوط به این بند را رسیدگی کرده و در مورد آن‌ها تصمیم بگیرند.»[۱]

مناطق نفوذ خارجی

[ویرایش]

فرانسه

[ویرایش]

فرانسه کل سوریه عثمانی و بخش جنوبی آناتولی شامل غازی عینتاب، شانلی‌اورفه، ماردین، کیلیکیه، آدانا، دیاربکر متعلق به فرانسه شده و مسیر منتهی به سیواس و توقات نیز تحت نظارت فرانسه باشد.

یونان

[ویرایش]

دولت یونان، کنترل ازمیر (شهر سمورنا و نواحی اطراف آن) را از تاریخ ۲۱ مه ۱۹۱۹به دست گرفت. به دنبال آن یک کشور تحت‌الحمایه در این ناحیه در تاریخ ۳۰ ژوئیه ۱۹۲۲ تأسیس شد که زیر نفوذ یونان اداره می‌شد.

ایتالیا

[ویرایش]

ایتالیا به‌طور رسمی جزایر دودکانسا را در اختیار گرفت، که از زمان جنگ عثمانی و ایتالیا در سال ۱۹۱۱–۱۹۱۲ تحت اشغال ایتالیا بود. با وجود این‌که این به رسمیت‌شناسی، مغایر با معاهده اوچی بود، ولی در پی این قرارداد مالکیت ایتالیا بر این جزایر رسمیت یافت. مالکیت ایتالیا بر بخش بزرگی از جنوب غرب آناتولی تثبیت شد و بندر آنتالیا در اختیار ایتالیا قرار گرفت همچنین قونیه پایتخت سلجوقیان نیز تحت حاکمیت ایتالیا شد. نشست سه‌گانه شهر آنتالیا را متعلق به ایتالیا دانست که در پیمان ۱۹۱۵ در لندن نیز نوشته شد.[۲] ایتالیا تصمیم گرفت، بخشی از آنتالیا و نواحی آن را لیکیه بنامد و در محدودهٔ رسمی امپراتوری ایتالیا تعریف نماید.[۳]

حکمیت توماس وودرو ویلسون

[ویرایش]
معاهدهٔ سِور که در دهم اوت۱۹۲۰م به امضاء توماس وودرو ویلسون رسید (معروف به معاهده ویلسون) تعیین مرز ارمنستان غربی

در ۲۵ و ۲۶ آوریل ۱۹۲۰ میلادی، شورای عالی متحدین و هم پیمانان آن متشکل از نمایندگان بریتانیای کبیر، فرانسه، ایتالیا و ژاپن تقاضاهای خود را از رئیس‌جمهور ایالات متحدهٔ آمریکا به شرح زیر مطرح کردند:

  • اعطای اعتبارنامه به ارمنستان
  • تعیین مرز بین ارمنستان و ترکیه با حکم داوری[۴]

با توجه به مفاد اعلامیه ویلسون در خصوص تحت‌الحمایگی کشورهای ناتوان و کوچک برای احراز شرایط استقلال فرانسه و انگلیس هم در سال ۱۹۱۹ میلادی تحت‌الحمایگی ارمنستان را به آمریکا دادند و بدین ترتیب کمیته آمریکایی استقلال ارمنستان تحت ریاست ویلسون تشکیل شد. مورد دوم همچنین از سوی رئیس کمیسیون صلح، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجهٔ فرانسه، آلکساندر میلران، در ۲۷ آوریل ۱۹۲۰ میلادی، به ثبت رسید.[۵] این تقاضا رسماً به منزلهٔ مادهٔ ۸۹ در معاهدهٔ سور گنجانده و از طرف ارمنستان، ترکیه و حدود بیست کشوری که معاهده را امضا کردند تسلیم رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا شد. رئیس‌جمهور ایالات متحده، وزارت امور خارجه، وزارت دفاع، هیئت دولت و گروه مربوط، به رهبری پروفسور وسترمن، حکم داوری را صادر کردند.

قسمت بزرگ ولایت وان و ارزروم و بتلیس (که ارمنی‌ها تا سال ۱۹۱۴ میلادی جمعیت مطلق آن را تشکیل می‌دادند)، و قسمتی از ترابزون برای تأمین دستیابی دولت اولین جمهوری ارمنستان به دریا را صادر کرد. به این ترتیب، جزء اراضی ارمنستان شرقی که ۷۱/۳۳۰ کیلومتر مربع وسعت داشت، ارمنستان غربی دارای بیش از ۹۰/۰۰۰ کیلومتر مربع و جمعاً دارای ۱۶۱/۳۷۰ کیلومتر مربع مساحت می‌شد.[۶]

مسئله نسل‌کشی ارمنی‌ها در معاهده سور

[ویرایش]
نقشه مربوط به سال ۱۹۲۷ میلادی تهیه شده توسط مجلس ملی کبیر ترکیه
  • ماده ۲۲۶: «دولت عثمانی رضایت خود را برای اعلام جرم در دادگاه‌های نظامی متفقین علیه افرادی که اعمالی بر ضد قوانین و عرف جنگ‌های بین‌المللی مرتکب شده بودند، اعلام کرد و براساس قوانین موجود کیفری، که از سوی این دولت‌ها برای متهمان در نظر گرفته شده بود، خود را به اجرای این تصمیم‌ها ملزم دانست. این قانون سوای دادگاه‌ها یا پرونده‌های جزایی بود که عثمانی یا متفقین اعلام کرده بودند.»

براین اساس دولت عثمانی متعهد شد متهمان درخواستی و اشخاصی را که برخلاف عرف و قوانین موجود عمل کرده بودند به متفقین یا یکی از نمایندگان آنها، بدون در نظر گرفتن مقام نظامی یا دولتی ای که در حکومت عثمانی داشته‌اند و فقط براساس اسامی درخواستی، تحویل دهد.

  • ماده ۲۲۸: «دولت عثمانی متعهد شد تمامی اطلاعات و اسناد موجود و مورد نیاز را برای بررسی پرونده‌ها و اتهام‌های مورد مطالعه در اختیار متفقین قرار دهد و در پیگیری پرونده‌ها و دستگیری متهمان نیز با آنها همکاری کند.»
  • ماده ۲۳۰: «دولت عثمانی متعهد شد تمامی افرادی را که از تاریخ اول اوت ۱۹۱۴ میلادی در تمامی مناطق دولت عثمانی در خصوص مسئله قتل‌عام‌ها مورد اتهام بوده یا دخالتی در این امور داشته‌اند به متفقین تسلیم کند. به دولت‌های متفق اجازه داده شد که در دادگاه‌های خود، متهمان را دادگاهی کنند و نوع دادگاه را به دولت عثمانی اعلام دارند و دولت عثمانی نیز ملزم شد این دادگاه‌ها را به رسمیت بشناسد؛ همچنین اگر از سوی جامعه ملل نیز دادگاهی موقتی یا هیئتی برای پیگیری وضعیت متهمان قتل‌عام‌ها تشکیل شد، دولت‌های متفق اجازه داشتند که مسئولیت بررسی پرونده آنها را به این دادگاه‌ها یا هیئت‌ها واگذار کنند و دولت عثمانی نیز ملزم به رسمیت شناختن این مرجع بود.»[۷]

اعتبار حقوقی معاهده سور

[ویرایش]

اما بعدها مشخص شد که همهٔ این وعده‌ها سخنانی بیش نبودند. بعدها وینستون چرچیل، روحیهٔ عمومی آن دوران و درماندگی‌های حیرت انگیزِ پیامد آن را چنین توصیف کرد:

«به نظر می‌رسید اکنون زمان آن رسیده که ارمنیان عدالت و حق حیات در صلح و آرامش را در کانون نژادی خود بیابند. کسانی که فرمانروایان ظالم و دژخیمان آنان بودند با جنگ یا انقلاب از پا درآمده بودند. قدرت‌های بزرگ فاتح متحد آنان بودند و بنا بود اجرای عدالت را تأمین کنند. به راستی غیرقابل درک به نظر می‌رسید که پنج قدرت بزرگ متفقین قادر به اعمال خود نباشند و با این اوصاف چنین هم شد، زیرا وقتی که دول فاتح در کنفرانس پاریس به مسئلهٔ ارمنستان رسیدند وحدت و اتفاق نظرشان به هم خورد، لشکریانشان مرخص شده و اسلحه را بر زمین گذاشته بودند و تصمیماتشان دیگر وزن و اعتباری نداشت و همهٔ حرف‌ها توخالی بودند.»

به اعتقاد حقوقدانان معاهدهٔ سِور این پیمان برای ارامنه و ارمنستان دارای اهمیت تاریخی می‌باشد. نخست آنکه پس از استقلال جمهوری ارمنستان در سال ۱۹۱۸ میلادی، برای اولین بار، دولت ترکیه، جمهوری ارمنستان را به رسمیت شناخت.

اهمیت این موضوع بیشتر در این است که سه سال قبل از استقلال جمهوری ارمنستان، ترکیه به قصد امحاء کامل ارمنیان در ۱۹۱۵ میلادی دست به نسل‌کشی ارمنی‌ها زده بود.

حکم داوری قطعی و لازم‌الاجرا است[۸] و مشمول مرور زمان نمی‌شود[۹] و وضعیت اجرایی آن وابسته به سرنوشت آتی حکم نیست. طبق حقوق بین‌الملل، در ماده ۸۱ کنوانسیون لاهه ۱۹۰۷ میلادی که در آن قوانین مربوط به احکام داوری تصویب شده، به‌طور کلی هیچ نوع قانونی برای لغو یا ابطال حکم پیش‌بینی نشده‌است.[۱۰]

براساس حقوق بین‌الملل، دو طرف با پذیرفتن ارجاع دعوا به حکم داوری، اجباری و لازم‌الاجرا بودن حکم داوری را بدون قید و شرط و به صورت قطعی می‌پذیرند. رد حکم داوری از سوی هر یک از دو طرف، تأثیری بر اعتبار و قطعیت حکم ندارد. از آنجایی که این درخواست داوری، غیر از کشورهای ارمنستان و ترکیه، از طرف شانزده کشور دیگر تقدیم شده بنابراین اجرای حکم برای کلیه خواهان‌ها لازم‌الاجراست.

اجرای این حکم همچنین برای کشور داور، یعنی آمریکا نیز لازم‌الاجرا است زیرا رویکرد رسمی رئیس‌جمهور این کشور تصمیم و موضع‌گیری کشور تلقی می‌شود و اقدامات ناشی از داوری قطعی و برای اجرای الزامی است.[۱۱]

ارمنستان، به منزله کشور عضو سازمان ملل متحد، می‌تواند از طریق دیوان بین‌المللی دادگستری (طبق ماده ۳۶، بند۲، شق الف و ب اساسنامه دادگاه بین‌الملل) اعتبار حکم داوری ویلسون را تأیید و براساس آن حقوق خود را نسبت به سرزمین‌هایی که با حکم داوری به ارمنستان اختصاص داده شده‌است اعاده کند.[۱۲]

جستارهای وابسته

[ویرایش]

پانویس

[ویرایش]
  1. «armenicum». www.conflicts.rem33.com. دریافت‌شده در ۲۰۲۴-۰۲-۰۵.
  2. "First World War.com - Primary Documents - Treaty of London, 26 April 1915". FirstWorldWar.com. Retrieved 25 January 2017.
  3. Franco Antonicelli, Trent'anni di storia italiana, 1915-1945, Torino, Mondadori Editore, 1961. p. 25
  4. The Treaties of Peace, 1919-1923(NY: s.n. , 1924), vol. I, p. Xxxii
  5. papers Relating to Foreign Relations of the United States, 1920 (Washington: s.n. 1936), vol. III, p. 780
  6. مهدی جلیلی حقیقی؛ عراق از پایان جنگ جهانی اول تا پایان جنگ جهانی دوم، صفحه:۴۲
  7. Süleyman Beyoğlu “Sevr ve Lozan'da Ermeni Sorunu,ss.129
  8. a dictionary of arbitration and its terms k.seide.p.32
  9. Luzius Wildhaber, Treaty-Making Power and Constitution (Basel and Stuttgart: Helbing: Lichtenhahn, 1971), p.98
  10. m.sorensen,manual of public international law.new york 1968
  11. papers relating to foreign relations of the united states,1920
  12. Quincy Wright, the control of american foreign relations.1922

منابع

[ویرایش]
  • داویدیان، وارطان (۱۳۸۴). «۸۵ سال پس از انعقاد معاهدهِ سور». فصلنامه فرهنگی پیمان. سال نهم - پاییز (۳۳).
  • پاپیان، آرا (۱۳۹۳). ترجمهٔ باگو. «حکم داوری وودرو ویلسون در خصوص مرز بین ارمنستان و ترکیه». فصلنامه فرهنگی پیمان. سال هجدهم - بهار (۶۷).
  • پاپیان، آرا (۱۳۹۳). «ارمنستان در بیانیهٔ چهارده ماده‌ای وودرو ویلسون». فصلنامه فرهنگی پیمان. سال هجدهم - تابستان (۶۸).
  • ضیائی بیگدلی، محمدرضا (۱۳۸۵). حقوق بین‌الملل عمومی. ج. چاپ بیست و هفتم. تهران: گنج دانش. ص. ۳۸–۳۹.
  • لیتل فیلد، هنری ویلسون (۱۳۵۱). تاریخ اروپا از سال ۱۸۱۵ به بعد. ترجمهٔ فریده قرهجه داغی (صحیحی). تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ص. ۲۴۴.
  • والتز، اف. پی (۱۳۷۲). تاریخ جامعه ملل. ج. چاپ اول. ترجمهٔ فریدون زند فرد. تهران: آموزش انقلاب اسلامی. ص. ۱۹–۲۰.
  • نقیب زاده، احمد (۱۳۸۵). تاریخ دیپلماسی و روابط بین‌الملل از پیمان وستفالی تا امروز. ج. چاپ چهارم. تهران: قومس. ص. ۱۷۰.
  • پاسدرماجیان، هراند (۱۳۶۶). تاریخ ارمنستان. ترجمهٔ محمد قاضی. تهران: [بی نا].
  • چرچیل، وینستون (۱۹۲۹). بحران جهانی. ج. ۵. لندن: [بی نا].

پیوند به بیرون

[ویرایش]